نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 42
است. در قرآن خداوند، پس از ذكر نام تعدادى از انبياى الهى و ويژگىهاى آنها، مىفرمايد: أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ...؛[1] اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده است، پس به هدايت آنان اقتدا كن.
در اين آيه خداوند پس از آنكه متذكر مىشود كه ما انبيا را هدايت و تربيت كرديم، به ما فرمان مىدهد به آنها اقتدا كنيم؛ يعنى پس از آنكه آنها در پرتو هدايت الهى، شايستگى اسوه بودن و مقتدا گشتن براى ديگران را واجد شدند، بر ديگران است كه آنها را سرمشق خود قرار دهند. پس اقتدا كردن به معناى سرمشق قرار دادن است. چنان كه وقتى ما در نماز جماعت به امام جماعت اقتدا مىكنيم، در انجام واجبات و كارهاى نماز، او را سرمشق خودمان قرار مىدهيم. در معناى الگوگيرى، واژه «تأسّى» نيز استعمال مىشود و كاربرد اين واژه نيز شايع است. چه اينكه در قرآن ، مشتقات واژه «اتباع» نيز به كار رفتهاست كه گرچه در رديف واژه «اقتدا» و «تأسّى» و اسوه گزينى قرار مىگيرد، اما از حيث گستره معنا، نسبت به آنها عامتر است و شمول بيشترى دارد و حتى تبعيت در مسايل نظرى، فكرى و اعتقادى را نيز شامل مىشود. در ارتباط با استعمال يكى از مشتقات واژه «اتباع» قرآن از جانب حضرت ابراهيم مىفرمايد: يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جاءَنِى مِنَ الْعِلْمِ ما لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِى أَهْدِكَ صِراطاً سَوِيًّا؛[2] اى پدر، آنچه از دانش به من آمده است تو را نيامده است، پس مرا پيروى كن تا تو را به راهى راست هدايت كنم.
در آيه فوق به دو نكته بايد توجه كرد: نكته اول اين است كه حضرت ابراهيم «آزر» را پدر خود خطاب مىكند، در صورتى كه آزر عموى حضرت ابراهيم بود و چنين خطابى ناشى از رعايت ادب و علاقهمندى و حفظ احترام بزرگان است. گفتگويى كه قرآن از آن خبر مىدهد هنگامى رخ داد كه حضرت ابراهيم در سنين نوجوانى به سر مىبرد و آزر كه سمت سرپرستى آن حضرت را داشت در