نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 185
تأثير سخنان آنان قرار گرفتند و وحشت و ترس بر آنان چيره گشت و نگران سرانجام خود گرديدند. اما مؤمنان راستين خم به ابرو نياوردند و تصميم گرفتند كه در برابر دشمنان مقاومت كنند. از اين رو، وقتى مشاهده كردند كه سپاه احزاب با نيروهاى فراوان و سازوبرگ انبوه جنگى به مدينه نزديك مىشود، گفتند: وعده پيامبر تحقق يافته است و به زودى ما بر دشمنان پيروز مىشويم. نه فقط نترسيدند، بلكه بر ايمان آنها افزوده شد و بيش از پيش تسليم خواست خداوند گرديدند و با ارادهاى محكم و ايمانى قوى، آماده كشتن و يا كشته شدن گرديدند. خداوند در باره ايمان و پايدارى آنها مىفرمايد: وَ لَمّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاّ إِيماناً وَ تَسْلِيماً؛[1]و چون مؤمنان آن لشگرها را ديدند گفتند: اين است آنچه خدا و پيامبرش ما را وعده داده اند و خدا و پيامبرش راست گفتند، و [ديدن آن لشگرها]جز بر ايمان و فرمان بردارى آنان نيفزود.
بالاخره سپاه عظيم مشركان و همپيمانان آنها به مدينه نزديك شدند، اما خندق اطراف مدينه مانع پيشروى آنان شد و آنان بيش از بيست روز اطراف مدينه ماندند. سران قريش گفتند: براى ما ننگ است كه اينجا بمانيم و كارى از پيش نبريم، بايد راهى براى حمله و هجوم به مسلمانان بيابيم. سرانجام چند نفر از جنگجويان آنها از جمله عمرو بن عبدود، راهى براى عبور از خندق يافتند امّا با كشته شدن عمرو بن عبدود به دست على(عليه السلام)، دشمن پا به فرار نهاد و جنگ با پيروزى مسلمانان خاتمه پذيرفت.
ج: اسوه معرفى شدن پيامبر از سوى خداوند
با توجه به آنكه رسول الله(صلى الله عليه وآله) پيشنهاد سازش با مشركان را نپذيرفت و تسليم خواستِ منافقان نشد و با همه وجود در برابر هجوم سپاه شرك ايستاد و موضع