نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 132
اين باره مىفرمايد: وَ نادى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ. أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ. فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَب أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ؛[1]فرعون در [ميان] قوم خود ندا در داد [و] گفت: اى مردم [كشور] من، آيا پادشاهى مصر و اين نهرها كه از زير [كاخ هاى] من روان است از آن من نيست؟ پس مگر نمىبينيد؟ آيا [جز اين است كه] من از اين شخص بىمقدار كه نمىتواند درست [مقصود خود را]بيان كند بهتر نيستم؟ پس چرا بر او دستبندهايى زرّين آويخته نشده؟ يا با او فرشتگانى همراه نيامدهاند؟
پيروى از قوانين اسلام و نفى پيروى از قوانين غرب
حال اگر كسى بر اساس منطق فرعونى از ديگران تقليد كرد و چون غربىها در صنعت و علوم از ديگران پيشى گرفتهاند و چون ثروت، امكانات و زرق و برق آنها بيشتر است، به پيروى و دنباله روى از آنها پرداخت، تقليد او بىمنطق و كوركورانه و به واقع تقليد ميمون است. چون صِرف اينكه مردمى پول و ثروت و امكانات دارند و در صنايع و علوم مادى پيشرفتهاند، دليل نمىشود كه آنها در زمينه معنويات و شناخت مصالح واقعى و كمالات انسانى، از ديگران پيشى گرفتهاند و قوانين بهترى را مىتوانند وضع كنند. ما تنها مىتوانيم از دانش و دستآوردهاى علمى آنها استفاده كنيم و چنان نيست كه قوانينى كه آنها مىگذارند از قوانين اسلام بهتر باشد. مسلماً با توجه به برترى قوانين اسلام، تقليد از قوانين ديار غربْ مذموم و فاقد اعتبار عقلى و عقلايى است. ما قوانين خدا و آنچه را توسط پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام) به ما رسيده بر قوانينى كه سايرين وضع مىكنند برتر مىدانيم و بدان جهت كه آن بزرگواران معصوم و از