نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 117
قرآن از آن ياد شده همان اسكندر است، و يا كورش و يا شخص ديگرى است؟ در اينجا عقل ما هيچ پاسخى ندارد و ارائه چنين پاسخى كار عقل نيست و پاسخ به آن پرسشْ مربوط به اسناد و منقولات تاريخى است. همچنين درباره آنچه به علوم طبيعى مربوط مىشود و مجراى تجربه است عقل حكمى ندارد. مثلاً عقل ما نمىتواند تشخيص دهد كه فلان دارو چه اثرى دارد، و تشخيص تاثير مثبت و يا منفى آن دارو بر عهده تجربه است. همچنين در اديان الهى ادعا شده كه خداوند موجوداتى به نام فرشتگان دارد و يا چهار فرشته به نام جبراييل، ميكاييل، اسرافيل و عزراييل دارد؛ اما عقل نمىتواند وجود آنها را ثابت كند. همچنين عقل نمىتواند ثابت كند كه خداوند چند پيغمبر داشته است. پس عقل حق قضاوت در بسيارى از مسايل را ندارد و تشخيص احكام، قوانين اخلاقى و اجتماعى بر عهده عقل نيست. مثلاً اگر كسى دزدى كرد، عقل مستقلاً نمىتواند مجازات خاصى را براى او مشخص كند.
برخى از اعتقادات را نيز نمىتوان به وسيله عقل ثابت كرد. به عنوان نمونه يكى از مسايل اعتقادى اختلافى بين شيعه و سنى مسأله جانشينى حضرت پيامبر(صلى الله عليه وآله) است: شيعه معتقد است كه حضرت على(عليه السلام) جانشين پيامبر است و اهل سنت منكر اين مطلب مىباشند. در اينجا نمىتوان به وسيله عقل ثابت كرد كه شخصى به نام على(عليه السلام) وجود داشته و ايشان جانشين پيامبر بوده است. بلكه اين مسألهاى است تاريخى و به وسيله نقل براى ما ثابت مىشود كه حضرت على وجود داشته است و توسط وحى و كلام تعبدى مسأله جانشينى ايشان ثابت مىگردد، و به هيچ وجه عقل نمىتواند مستقلا در باره اين موضوع شخصى و زمانى، نظرى داشته باشد. پس از آنكه معلوم شد كه شخصى به نام على(عليه السلام)وجود داشته است و داراى امتيازات و ويژگىهايى بوده كه ديگران فاقد آن بودهاند،: عقل به كمك اين مفروضات نقلى ثابت مىكند كه او براى امامت و جانشينى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از ديگران سزاوارتر است.
نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 117