نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 115
در جاى ديگر خداوند مىفرمايد: قَالَ أَو لَوْ جِئتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ ءَ اَباءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ؛[1] گفت: هر چند هدايت كننده تر از آنچه پدران خود را بر آن يافته ايد براى شما بياورم؟ گفتند: ما به آنچه بدان فرستاده شده ايد كافريم.
در اين دو آيه از آن جهت، از تقليد از نياكان مذمت و نكوهش شده كه آن تقليد در مورد رفتارى صورت پذيرفته كه بر خلاف عقل است و با اينكه رفتار نياكان مشركان بر خلاف عقل و منطق بوده است، آنان خود را ملزم به پيروى نياكان خويش مىدانستند و از اين جهت، قرآن آنها را دعوت به پيروى عقل مىكند و از پيروى رفتارى كه دليل عقلى بر درستى آن نيست باز مىدارد. همچنين قرآن آنان را مورد نكوهش قرار مىدهد كه حتى اگر راهى و روشى بهتر، سالمتر و هدايت يافتهتر از روش نياكان خود يافتند، باز بر پيروى از روش نياكان خويش پافشارى دارند و حاضر نيستند دست از مرام آنها بردارند؛ در حالى كه چنين شيوهاى بر خلاف منطق عقل است، و عقل انسان را دعوت مىكند كه از مرام و مسلكى پيروى كند كه هدايت يافتهتر است و بهتر انسان را به مقصد مىرساند. مذمت قرآن از آن روست كه نياكان آنان دليلى بر مرام و رفتار خود نداشتند و يا دليلى كه بر مرام خويش مىآوردند نادرست بود و از اين جهت نبايد از آنها پيروى كنند، نه اينكه صرف تقليد از اجداد و نياكان يا اشخاص ديگر حتى اگر بر خلاف عقل نباشد مستحق مذمت و نكوهش است. قرآن مىگويد اگر مرامى و روشى فراروى شما نهاده شد كه دليل معتبرى بر آن بود و مورد تأييد عقل قرار گرفت آن را بپذيريد. پس اگر دليل و برهانى بر روش نياكانتان نبود و عقل آن را تأييد نكرد، آن را نپذيريد و در اين صورت شما از عقلتان پيروى كردهايد. اما اگر روشى كه ما به شما پيشنهاد مىكنيم مورد تأييد عقل است، آن را بپذيريد و اگر از پذيرش آن سرباز زنيد، پا روى عقل خود نهادهايد و بايد به لوازم