كه تمامى آنها حقيقت دارند و ساير مجموعه ها غير از اين مجموعه، يا به طور كلى باطلند و يا هر يك از آنها آميزهاى از گزاره هاى حق و باطل با هم هستند. آن چه در ذهن ما شيعيان وجود دارد همين نظريه است. شما اگر به مردم كوچه و بازار مراجعه كنيد، مىبينيد اعتقاد آنها اين است كه تنها عقيده بر حق و صحيح، عقيده شيعه و معارفى است كه از اهلبيت عصمت و طهارت و چهارده معصوم(عليهم السلام) سرچشمه گرفته است و بقيه اديان و مذاهب يا به كلّى باطلند يا به هر اندازهاى كه با اعتقادات شيعه اختلاف دارند، همان قسمت از تعاليم آنها باطل است. اين چيزى است كه در ارتكاز ذهنى همه من و شما وجود دارد و تا قبل از اين كه تفكر پلوراليسم مطرح گردد، كسى از حقانيت دين و مذهب، تصويرى غير از اين نداشت.
اختلاف فتاواى مراجع تقليد ربطى به پلوراليسم ندارد
سؤالى كه در اين جا به ذهن مىآيد اين است كه در مذهب شيعه هم، چه در مسائل اعتقادى و چه در مسائل فقهى و احكام، اختلاف نظر وجود دارد. با وجود اين اختلاف ها چگونه مىتوان يك مجموعه احكام و عقايد واحد را به شيعه نسبت داد؟ اختلاف فتاواى علما و مراجع تقليد شيعه چيزى است كه همگان آن را مىدانند؛ مثلاً يك مرجع مىگويد در ركعت سوم و چهارم نماز، گفتن تسبيحات اربعه يك بار كافى است و مرجع ديگر مىگويد حتماً 3 بار بايد گفته شود. و يا مثلاً در مورد مسائل عالم برزخ، نظير شب اول قبر و ساير مسائل مربوط به اين عالم، و يا در مورد تفصيلات مسائل مربوط به قيامت، بين علماى شيعه اختلاف نظر وجود دارد. از ميان اين انظار مختلف، كدام يك حق و كدام يك باطل هستند؟
در مسائل شرعى مىگويند از اعلم تقليد كنيد، و در تشخيص اعلم، بين