با دانستن اين حقايق ژرف قرآنى، ديگر جاى شگفتى نخواهد بود كه شاهد باشيم مبارزانى خستگى ناپذير و شكنجه ديده، در ادامه مسير حق، در گمراهى و ضدّيت با راه حق فرو غلتند و اين است رمز و راز آن دعاى هميشگى ربّيّون كه از خداوند، ثبات قدم و توفيق دور ماندن از جاذبهها و شبهات شيطانى را مىطلبند.
از يك سو، شبهه انگيزىهاى شيطانى، دين و ايمانمان را مىربايد و به ترديد دچارمان مىكند و فساد در عقيده و ايمان را باعث مىشود، و از سوى ديگر، جاذبههاى فريبنده دنيايى، ارزشها و فضيلتهاى ما را محو مىكند و به فساد و تباهى مبتلايمان مىسازد و فساد در اخلاق و رفتار را باعث مىشود. در چنين حالى، طبق چه ملاكى مىتوان يارى الاهى را انتظار كشيد؟! بنا بر چه سنّتى و براساس چه حكمتى؟!
اگر فتنه انگيزى و دنياپرستى در بيشتر افراد جامعهاى رواج يابد، كار به جايى خواهد رسيد كه حمايت از چنين جامعهاى برخلاف حكمت الاهى خواهد بود. ان شاء اللّه به بركت امامان(عليهم السلام) و در سايه عنايتهاى ويژه حضرت ولىّ عصر عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف، تا هنگامى كه پيوندمان با جانشين بر حقّ امام زمان ارواحنافداه محكم است، چنين بلاها و عقوبتهايى برملّت و كشور ما فرود نخواهد آمد.
فرجام پيروى نكردن از رهبران الاهى
پيوند مردم با رهبرى الاهى در ايران، باعث نزول همه بركتها و عنايتهاى الاهى شد و گسستن مردم از رهبرى الاهى در عراق، اين همه رنج و فلاكت را براى مردم آن سرزمين در پى داشت.
موقعيت آيت اللّه العظمى حكيم(رحمه الله) در عراق در مقايسه با موقعيت امام در ايرانِ آن زمان، خيلى والاتر و پابرجاتر بود. تمام عشاير عراق از مقلّدان و مريدان وى بودند. آن جناب براى ايجاد انقلابى همه جانبه از نجف به بغداد رفت و توقّعش اين بود كه با فرمان جهاد ايشان، شيعيان و عشاير عراق، كشور را زير و رو كنند؛ امّا مردم عراق بر اثر غلبه روحيه دنياپرستى و راحت طلبى و عافيت جويى، نداى اين سيد بزرگوار را بى لبيك