نام کتاب : چکیده ایی از اندیشه های بنیادین اسلامی نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 80
اينها تعبيرهايى زيبا هستند؛ ولى حقيقت اين است كه ما كنه اين امور را نميفهميم. وظيفه ما اين است كه به اين حقايق كه عقل ما قدرت درك آنها را ندارد، ايمان بياوريم: وَالرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ يَقوُلوُنَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا[1]؛ راسخان در علم ميگويند همه (قرآن) از نزد پروردگار ماست؛ به آن ايمان آورديم. آنچه را قرآن كريم و رسول اكرم و ائمه اطهار نقل كردهاند، عين حقيقت است، اگر چه ما به كنه آن نرسيم.
بنابراين، در وراى اين قرب اعتبارى كه به معناى مستجاب الدعوة بودن انسان است، حقيقتى قرار دارد كه اعتبارىْ صرف نيست. شايد نزديكترين تعبير براى بيان اين حقيقت، همان قرب ادراكى قلب باشد و اگر چه حقيقت قلب و حقيقت ادراك را نميفهميم و نميدانيم كه حقيقت شهود قلب و بصيرت قلب و ديدن با چشم قلب چيست، ولى ميدانيم كه همه اينها حقيقت هستند.
اِلهى هَبْ لِى كَمالَ الاِنْقِطاعِ اِلَيْكَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها اِلَيْكَ حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلَى مَعْدِنِ العَظَمَةِ وَ تَصِيرَ اَرْواحُنَا مَعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ...، در اين جا به تعلقى به نور خداوند اشاره شده است؛ ولى اين كه اين تعلق چيست، ما حقيقت آن را نميدانيم و از خداوند مسألت ميكنيم كه درك اين حقايق را روزى ما قرار دهد تا آنها را بفهميم؛ اما ايمان داريم به اين كه حقيقتى وجود دارد كه از آن به قرب و تعلق به نور الهى تعبير ميشود: وَ اَلْحِقْنِى بِنوُرِ عِزِّكَ الاَْبْهَجِ، فَاَكوُنُ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خَائِفاً مُرَاقِباً...[2] اين تعابير نشان دهنده حقيقت وصول به نور خداوند متعال است. آنچه ما از اتصال ميشناسيم همان اتصال جسمانى و مكانى است. اما ميدانيم كه اتصالهاى ديگرى نيز در عالم وجود دارد كه رقيقتر است. گاهى اتصال به وسيله سيم است، همانند سيمهاى برق
[1] آل عمران (3)، 7. [2] مفاتيح الجنان، مناجات شعبانيه.
نام کتاب : چکیده ایی از اندیشه های بنیادین اسلامی نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 80