responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : در پرتو ولايت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 242

حسين(عليه السلام) و روز عاشورا بوديم، جزو اصحاب سيدالشهداء(عليه السلام) مى‌شديم يا به سپاه يزيديان مى‌پيوستيم؟ در پاسخ اين سؤال ممكن است به راحتى بگوييم: هرگز! خدا نكند! ما هميشه زيارت عاشورا و وارث مى‌خوانيم و مى‌گوييم: يا لَيْتَنا كُنّا مَعَكُم. آرزوى ما اين است كه‌اى كاش در آن زمان بوديم و به شهادت مى‌رسيديم. اما بايد توجه داشته باشيم كه ادعا كردن آسان است. بسيارى از افراد در طول تاريخ اسلام چنين ادعاهايى داشته اند، اما در مقام عمل و به هنگام امتحان، به گونه‌اى ديگر رفتار كرده اند.

 

بسيارى از مسلمانان صدر اسلام كمابيش با شخصيت اميرالمؤمنين(عليه السلام) آشنا بودند و فضايل و مناقب آن حضرت را، هم به چشم ديده و هم از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) شنيده بودند. شاهد اين امر نيز روايات متعدد و معتبرى است كه علماى اهل سنّت در كتاب‌هاى خود در اين باره از همين مسلمانان نقل كرده اند.1 اكنون پرسش اين است كه با اين حال چرا مسلمانان حضرت على(عليه السلام) را رها كرده و به سراغ ديگران رفتند و حتى بعضى با آن حضرت(عليه السلام) دشمنى كردند. در پاسخ اين سؤال مى‌توان به سه عامل عمده اشاره كرد كه در ادامه به آنها مى‌پردازيم.

 

1. كينه‌هاى شخصى

در پاسخ اين سؤال يك سلسله مسايل روان شناختى مطرح است كه به بعضى از آنها در دعاى ندبه نيز اشاره شده است. برخى از كسانى كه


[1] از جمله مى‌توان به كتاب ينابيع المودّة نوشته سليمان حنفى اشاره كرد.

نام کتاب : در پرتو ولايت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست