responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سجاده های سلوک نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 443

جمله «اذا هم مبصرون» ناظر به چشم باطن است که بر اثر غفلت و وسوسه و پرده‌اي که شيطان در برابر آن مي‌افکند، تار مي‌گردد، اما از آنجا که دل انسان باتقوا مجلاي نور الاهي و توجه به معبود است، تيرگي باطن وي موقتي است و تذکر و توجه به خدا آن غفلت را مي‌زدايد و مجدداً چشم باطن را روشن مي‌گرداند و حقايق را به او مي‌نماياند و وي به فطرت خويش بازگشت مي‌کند. اما اگر دل به نور تقوا مزين نگشته باشد و غفلت در دل رسوخ يافته باشد و آيينه دل و عرصه فکر و ذهن انسان را وسوسه‌هاي شيطان بپوشاند و شيطان خواسته‌هاي پوچ و بي‌مقدار را زيبا و فريبنده جلوه دهد، چشم باطن نابينا مي‌گردد و در نتيجه مشاهده حقايق براي انسان ناممکن مي‌شود. به‌تعبيرديگر، کوري باطن بخشي از هويت انسان غافل مي‌گردد که در قيامت نيز تجسم و عينيت مي‌يابد. خداوند درباره معصيت‌کاران کورباطن مي‌فرمايد:

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَه ضَنکا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَه أَعْمَى*قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ کنتُ بَصِيرًا*قَالَ کذَلِک أَتَتْک آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَکذَلِک الْيَوْمَ تُنسَى؛[1] «و هرکه از ياد و پند من روي بگرداند پس زندگي تنگ و سخت دارد و روز رستاخيز او را نابينا برانگيزيم. گويد: پروردگارا، چرا مرا نابينا برانگيختي و حال آنکه بينا بودم؟ گويد: بدين‌گونه [امروز کور محشور شدي زيرا] آيات ما به تو رسيد و تو آنها را به فراموشي سپردي [از آنها تغافل کردي] و همچنان امروز فراموش مي‌شوي».

معمولاً انسان دچار شک و ترديد و غفلت مي‌گردد، اما کساني که لايق بهره‌مندي از نور هدايت هستند، مورد لطف و عنايت خدا قرار گرفته و متذکر مي‌گردند و اين توجه و تذکر چشم و دل آنان را روشن و بينا مي‌گرداند و شيطان را از حريم قلب


[1] طه (20)، 124ـ 126.

نام کتاب : سجاده های سلوک نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 443
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست