پروردگار وي به اموري چند بيازمود و او آنها را به انجام رسانيد. [خداي] گفت: تو را پيشواي مردم خواهم کرد، [ابراهيم] گفت: و از فرزندان من [نيز پيشوايان قرار ده]، گفت: پيمان من به ستمکاران نرسد».
شيطان با اين آزمون الاهي مواجه گشت که در برابر حضرت آدم سجده کند، اما او از فرمان خدا سرپيچي کرد و در اين آزمون شکست خورد و از خداوند خواست که او را از اين تکلف معاف کند تا در مقابل، خداوند را بهگونهاي که هرگز کسي او را چنان عبادت نکرده عبادت کند. امام صادق(عليه السلام) دراينباره ميفرمايند:
أمر إبليس بالسجود لآدم فقال: يا ربِّ وعزّتِک إن أعفيتَني من السجود لآدَم لأعبُدَنّک عباده ما عبدَک أحدٌ قطّ مثلها. قال الله جلّ جلاله: إنّي أحبُّ أن أُطاعَ مِن حيثُ أريد؛[1] «شيطان مأمور گشت که به آدم سجده کند. او گفت: پروردگارا، به عزتت سوگند اگر مرا از سجده به آدم معاف کني تو را بهگونهاي عبادت ميکنم که هرگز کسي بدانسان تو را عبادت نکرده است. خداوند فرمود: من دوست دارم آنچنان که خود ميخواهم عبادت شوم».
کبر و حسادت شيطان نسبت به آدم باعث گشت که در برابر فرمان خدا سرسختي نشان دهد و از اطاعت خداوند خودداري کند. او آگاهانه و با اختيار به عصيان و مخالفت با خداوند پرداخت و در آزمون الاهي مردود گشت و در نتيجه از درگاه خداوند رانده شد و از آن پس درصدد برآمد که بندگان خدا را چون خود گمراه سازد: قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِلاَّ عِبَادَک مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ؛[2] «گفت: پس به عزت تو سوگند که البته همه آنها را گمراه ميکنم، مگر بندگان ويژه و برگزيدهات از آنان [که مرا بر ايشان راهي نيست]».