نام کتاب : بهترین ها و بدترین ها از دیدگاه نهج البلاغه نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 134
حق را با هوسهاي خويش تعبير ميكند؛ مردم را از بلاياي عظيم رستاخيز ايمن انگارد و گناهان بزرگ را كوچك و حقير جلوه ميدهد.
در برابر كساني كه به زيور اخلاص آراسته شده و كتاب خدا را پيشواي خود ساختهاند و با همة وجود در خدمت قرآن و اجراي دستورات آناند، عالمنمايان منحرف از اين کتاب آسماني سوء استفاده ميكنند و با تفسير به رأي و ارائة برداشتهاي باطل از آموزههاي آن، آيات را بر خواستههاي خود تطبيق داده، آنها را همسو با هواهاي نفساني خويش معرفي ميكنند. پيش از انقلاب و مدتي پس از آن، رهبران فكري گروهكهاي التقاطي و منحرف، كه برخي از آنان روحانينما نيز بودند، در جلسات تفسير، بر اساس افكار مادي و ماترياليستي خود، از آموزههاي قرآن و نهج البلاغه تفسيرهاي مادي ارائه ميدادند. مثلاً وَالْيَوْمِ الْآخِر[1] را به هنگامة انقلاب و شورش عليه حكومت شاه تفسير ميكردند. يا دربارة آية إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا...؛[2] «همانا قيامت فرارسنده است و ميخواهم آن را پوشيده دارم» ميگفتند منظور از «أَكَادُ أُخْفِيهَا» مخفي و پنهان داشتن طرح و ساعت حمله به نيروهاي رژيم است! آنان به آياتي كه دربارة كيفر گنهكاران در قيامت و عذابهاي آخرت و احوال مرگ نازل شده اهميت نميدادند و ميکوشيدند آنها را بر امور مادي تطبيق دهند، و در جهت مبارزه با رژيم و شكست آن، حتي ارتکاب گناهان و محرمات و مخالفت با شرع را مجاز و روا ميدانستند. چنانكه امروزه دگرانديشان و روشنفكرنمايان احكام اسلام را تاريخمند ميدانند و ميگويند تاريخ مصرف آنها گذشته است، آن گروههاي الحادي و منافق نيز احكام اسلامي را ناظر به صدر اسلام ميشمردند و به رسالة عمليه و مسئلة تقليد اعتنايي نداشتند. ممكن است كساني با چنين نگرشي، اوصافي را