خلفاى پيشين سالها بىحساب و كتاب در بيتالمال مسلمين به چَرا مشغول بودند و طلاهايشان را بايد به ضرب تبر خُرد كرد، به يكباره چشم باز كردند و خود را با خليفهاى مانند اميرالمؤمنين على(عليه السلام) مواجه ديدند. على(عليه السلام) خليفهاى بود كه وقتى براى كار و صحبت شخصى و خصوصى به نزد او مىرفتند شمع بيتالمال را خاموش و شمع خودش را آن هم اگر داشتـ روشن مىكرد! ديده بگشا كه تفاوت ره از كجا تا به كجا است؟! يكى آنچنان بيتالمال را غارت كرده و چپاول نموده كه تبر هم جواب طلاهايش را نمىدهد، و ديگرى براى سوختن شمعى بىارزش آن هم فقط در حد ساعتى و كمتر از ساعتىـ چنين وسواس و دقت به خرج مىدهد!
امروزه نيز متأسفانه برخى ردپاهايى از اين قبيل فسادهاى مالى در نظام اسلامى ما هم ديده مىشود. كسانى طى اين سالها ثروتهايى اندوختهاند كه مجوّز تأسيس بانك خصوصى به آنها داده مىشود! اين در حالى است كه برخى نهادهاى اين كشور كه اموال و ثروتهاى كلانى را هم در اختيار دارند، به دليل نرسيدن سرمايهشان به حد نصاب لازم نمىتوانند بانك خصوصى داير كنند! حال يك نفر چنان ثروتى به هم زده كه مىتواند بانك خصوصى تأسيس كند! اين پولها از كجا آمده است؟ آيا از كدّ يمين و عرق جبين، يا ارث و ميراث پدرى به اين ثروتهاى نجومى و بىحد و حصر دست يافتهاند؟!
خون امام حسين(ع) ضامن بقاى اسلام در جامعه
آنچه گفتيم، دورنمايى بود از شرايطى كه امام حسين(عليه السلام) با آن مواجه بود. آن حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارش اميرالمؤمنين(عليه السلام) و در دوران امامت امام حسن(عليه السلام) سالها شاهد چنين اوضاعى بود و به خاطر مصالح اسلام صبر