نام کتاب : پيام مولا از بستر شهادت نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 51
متعلق به بيتالمال باشد ابا ندارد. دلى كه شيفته و عاشق دنيا شد ديگر موعظه در آن اثر نمىكند. حتى اگر پيامبر خدا هم او را نصيحت كند در او تأثيرى ندارد:
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُون؛[1] كرانند، گنگانند، كورانند، پس ايشان عقل خود را به كار نمى گيرند.
اگر حب دنيا به گونهاى نبود كه انسان را از ماورا غافل كند چندان ضررى نداشت؛ گو اينكه بالاخره انسان يك دل بيشتر ندارد و وقتى حب دنيا، هرچند ضعيف، در آن بود، حب خدا و اولياى خدا و آخرت كم مىشود. در هر صورت، خطر مربوط به جايى است كه اين حب آنچنان در دل رسوخ نمايد كه چشم را كور و گوش را كر كند. اينجا است كه ديگر موعظه در آن اثر نمىكند. دلى كه شيفته دنيا است، هزار هم كه آن را موعظه كنى، نمىشنود و حتى ريشخند مىزند و مسخره مىكند! كسى كه چنين دلى دارد اصلا حاضر نيست در مجلس موعظه بنشيند، يا كتابى را كه مشتمل بر پند و موعظه است مطالعه كند. او دلش در جايى ديگر است.
بنابراين اگر طورى بود كه محبت دنيا ما را از آخرت بازنمىداشت، جاى محبت خدا و اولياى خدا را نمىگرفت و باعث اين نمىشد كه ما از حق چشمپوشى كنيم و به سراغ باطل برويم، چندان عيب و ايرادى نداشت؛ اما اشكال كار اينجا است كه اينها تدريجاً ظهور پيدا خواهد كرد. هرقدر لذت دنيا بيشتر پاى دندان آدمىزاده برود محبتش به دنيا بيشتر مىشود، و هرقدر محبت دنيا فزونى يابد، ديدن و شناختن و پذيرش حق كم مىشود و علاقه به آخرت و خدا و اولياى خدا رو به افول مىگذارد.