responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شکوه نجوا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 159

ظلمت علاقه‌اى ندارد. از هر چه كه ضد نور و بهجت و عزّت است دورى مى‌كند و در جهت مقابل آن قرار مى‌گيرد.

 

يك نكته لطيف عرفانى

در اين‌جا يك نكته لطيف وجود دارد كه حتى عرفا نيز در مباحث عرفانىِ خود به آن توجّه نكرده‌اند و آن اين‌كه وقتى كه انسان واصل گرديد، تازه بايد توجّه كند آن‌چه دارد و درك مى‌كند و مى‌يابد نيز متعلّق به خود او نيست. آن‌گاه مى‌ترسد كه اين نورانيّت دوام پيدا نكند. عارف واصل باز از خوف و ترس بركنار نيست و نگران است كه مبادا آن‌چه كه يافته از او سلب گردد، زيرا آن‌چه دارد عاريه‌اى است نه ذاتى. و اگر كسى چنين توهّمى براى او پيدا شود كه نورانيت او ذاتى شده، با مغز به زمين كوبيده خواهد شد، بنابراين مواظب است اين كمالات به دست آمده را از دست ندهد و مغرور نگردد و نگويد ما به مرحله يقين رسيده‌ايم و كار تمام شد و مأموريت را به پايان رسانده‌ايم؛ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِين[1].

اگر چنين شد از همان اوج به درّه جهنم سقوط خواهد كرد و مانند كسى مى‌شود كه داستان او در قرآن چنين آمده است: «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ * وَلَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَلكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَْرْضِ وَاتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ».[2]


[1] حجر (15)، 99: و خدايت را عبادت كن تا يقين به سوى تو بيايد.

[2] اعراف (7)، 176: و داستان آن كسى را كه آيات خود را به او داديم و او از آن‌ها خود را منسلخ ساخت و شيطان از او پيروى كرد و از گمراهان شد براى آن‌ها بخوان. و اگر ما مى‌خواستيم به او رفعت مى‌داديم به وسيله آن آيات، ولى او خود به سوى زمين تمايل پيدا كرد و از هوس خود پيروى نمود. پس داستان او داستان آن سگى است كه... .

نام کتاب : شکوه نجوا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست