گناهان را بيان مىكردند. در پرتو كلام حضرت(عليه السلام) دريافتيم كه گاهى اوقات همان چه در دعا خواسته شده، اجابت مىگردد و در برخى موارد آن چه در دعا خواسته شده، مستجاب نمىشود و خداى متعال به جاى آن، نعمت بهترى را به بنده خود عطا مىفرمايد. چون او مىداند كه آن نعمت، بيشتر از آن چه او درخواست كرده است مصلحت دارد و مورد نيازش مىباشد و يا آن كه اگر همان خواسته را عطا كند به ضرر بندهاش تمام مىشود ولى او خودش نمىداند، پس چيزى را عطا مىكند كه به مصلحت اوست. به هرحال علم و رَأفت الهى، دعا را به گونهاى رقم زده و به مقام اجابت مىرساند كه مصلحت دعا كننده اقتضا مىكند؛ هر چند ظرف تحقّق اين مصلحت، در آخرت باشد و اين دعا بيشتر، در آخرت مؤثر افتد. حال با تكيه بر آن انوار كلام سبحانى حضرت على(عليه السلام) به ارائه چند بحث، درباره دعا مىپردازيم تا افزون بر مطالب سابق ساحت ذهن ما به بركت پرتو كلام حضرت، نسبت به ارزش دعا و تأثير آن در دنيا و عقبى منوّر گردد.
دعا بىاجابت نيست
يكى از مباحث عمده در دعا، صحبت از استجابت دعاست. شايد زياد تجربه نموده باشيد كه گاهى آن چه كه در دعا خواسته شده است، مستجاب مىشود و گاهى دعا به شكل ديگرى به اجابت مىرسد. بنابراين مىتوانيم بگوييم: به يك معنا همه دعاها به درجه و مرتبه اجابت الهى مىرسند، البته اگر واقعاً دعا باشد و با رعايت شرايط، انجام پذيرفته باشد؛ مثلا اگر با حضور و رقّت قلب و با معرفت و قصد قربت انجام پذيرد، هرگز بدون اجابت نخواهد بود و اگر به قصد ريا و خودنمايى از خداى متعال چيزى خواسته شود، اجابت آن، تضمينى ندارد. بنابراين اگر دعايى صحيح انجام بگيرد، بدون اجابت نخواهد بود و به يك معنا همه دعاها مستجاب مىگردند؛ چون يا همان چيزى كه خواسته شده، عطا مىشود و يا چيزى بهتر از آن، عنايت مىگردد. اما به معنا و بيانى ديگر، مىشود گفت: همه دعاها به مرتبه اجابت نمىرسند، بلكه بعضى از دعاها مستجاب مىشوند و برخى ديگر بدون اجابت باقى مىمانند. يعنى در بعضى از دعاها همان چه خواسته شده بود، مستجاب مىشود و در برخى موارد آنچه خواسته