جاى او بودم چه توقعى داشتم، حال او هم، چنين توقعى را از من دارد. آنچه سنگ بناى چنين بينش و زيرساز فكرى اين ارزش عملى را مىسازد همان توجه به كرامت انسانى و عنايت به حقوق و تكاليف متقابل است. بايد توجه داشت كه همه ما داراى حقوق و تكاليف متقابل هستيم و انسانهايى هستيم كه در انسانيت، شريك و بر كرامت انسانى، هستى يافتهايم و بايد با همديگر زندگى و روابط اجتماعى داشته باشيم و بدون رعايت و حفظ روابط اجتماعى سالم، زندگى ما سامان نيافته و به اهداف مادى و معنوى خود نمىرسيم. از اينرو بايد وظايف خود را نسبت به ديگران انجام دهيم و با صرفنظر از خصوصيات شخصى و نژادى و موقعيتى و... حقوق متقابل را رعايت كنيم؛ يعنى همين مقدار كه انسانهايى هستيم و بايد با هم زندگى كنيم و از زندگى اجتماعى نمىتوانيم چشم بپوشيم و اين زندگى به روابط متقابل نيازمند مىباشد، كافى است تا خود را به رعايت روابط اجتماعى متقابل ملزم سازيم و رفتار مناسب داشته باشيم و اين مهم با اين معيار كه خود را به جاى طرف مقابل فرض نماييم، به دست مىآيد و محقق مىگردد.
پس اين سخن حكيمانه حضرت(عليه السلام) يك معيار بسيار جامع را به منظور تعيين نوع رفتار و كيفيت روابط متقابل و رفتارهاى اجتماعى به دست مىدهد كه هر چه تلاش شود، ملاكى بهتر از اين معيار نمىتواند ارائه نمود. اگر اين ميزان را در عمل مدّنظر داشته باشيم، در تمام حب و بغضها و توقعات و قضاوتهاى خود تجديد نظر خواهيم كرد و به رفتارمان شكل صحيحى خواهيم داد. اين قاعده از آنچنان جامعيت و شمول و كليّتى برخوردار است كه از تأثيرات فرهنگى، عقيدتى، حقوقى و ... عارى است و تنها انسان بودن، كافى است تا در شمول اين معيار جامع قرار بگيريم؛ يعنى هم در نوع رفتارها شمول دارد و هم در نزد تمام فرهنگها و مليتها و... مثلا در محيط خانواده صرفنظر از اينكه هر يك از زوجين چه ويژگىهاى رفتارى و اخلاقى دارند اين معيار، كارساز خواهد بود؛ يعنى اگر چه ممكن است هر يك از زوجين، احكام و تكاليف خاصى هم داشته باشند، ولى در روابط متقابل، از همديگر انتظاراتى دارند و در اين انتظارات با هم مساوى هستند و در پرتو اين معيار است كه مىتوانند به آنها شكل مناسب بدهند. چون هر شخصى از آن جهت كه انسان است از ديگران انتظاراتى