اهل كتاب و به ويژه يهود را به خاطر اين صفت خيلى مذمت مىكند: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ بَعْدَ ذلِكَ فَهِى كَالْحِجارَةِ اَوْ اَشَدُّ قَسْوَةً وَ اِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الاْنْهارُ ...[1]؛ آنگاه دلهاى شما همچون سنگ و يا بدتر از سنگ سخت شد؛ چرا كه برخى از سنگها شكافته مىشوند و نهرهاى آب از آنها جارى مىگردد. امّا دلهاى شما از يك قطره اشك هم مضايقه مىنمايد. يا در آيه ديگرى مىفرمايد: اَلَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ امَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُم لِذِكْرِ اللّهِ وَما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلا تَكُونُوا كَالذَّينَ اُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الاْمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُم[2]؛ آيا هنوز وقت آن فرا نرسيده كه دلتان نرم بشود و خشوع پيدا كند و در برابر ذكر خدا و كلام حق خاشع گردد و قلبتان بشكند؟ مثل كسانى كه قبلا به آنها كتاب داده شد نباشيد؛ همانند يهود نباشيد كه زمانى دراز بر ايشان گذشت و دلهايشان سخت گرديد و قساوت پيدا كرد. وقتى انسان مطلب حقى را بشنود ولى پشت گوش بيندازد و اعتنا نكند، بعد از مدتى كمكم بهطور كلى آمادگى تأثر از حق را از دست مىدهد. چه بسا كه اگر از همان اول بىاعتنايى نمىكرد، تحت تأثير واقع مىشد و آمادگى پذيرش حق را از دست نمىداد ولى افسوس كه فَطالَ عَلَيْهِمْ الاَْمَدُ؛ زمانى مديد و طولانى بر آنها گذشت و بسيار گناه كردند تا آنگاه كه فَقَسَتْ قُلُوبُهُم؛ قلبشان سخت شد.
در اينجا نيز حضرت(عليه السلام) هشدار مىدهند كه مبادا شما هم اينگونه شويد كه وقتى موعظهاى را مىشنويد بىتفاوت از كنار آن بگذريد. اگر بىتفاوت از كنار آن گذشتيد، ضررش از عمل نكردن به آن موعظه بيشتر خواهد بود. چون اگر با بىتفاوتى برخورد كنيد به تدريج روحيه پذيرش حق در شما از بين مىرود. پس دقت كنيد به آن ترتيب اثر دهيد و قبل از آنكه قلب شما را قساوت بگيرد و امور ديگرى ذهن شما را مشغول سازد، به تهذيب اخلاق و اصلاح خود بپردازيد. به يقين وقتى دل قساوت مبتلا شد، ديگر هيچ يك از اين انفعالات در آن پديدار نمىشود و هيچ تأثيرى در آن رخ نمىدهد و هرگز رقّت نخواهد يافت. همانگونه كه ذهن انسان اين چنين است اگر از مفاهيم مختلف پر شد و به افكار پليد مشغول گرديد، ديگر به مطالب حق و افكار صواب اعتنا نمىكند و جايى براى مطالب صحيح باقى نمىماند، قلب هم اگر پر شد و مشغول گرديد ديگر از آنها متأثر نمىگردد. اين سخن حقيقتى است كه هر يك