نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 87
ناخودآگاه آن را درك مىكنند و از اينرو، در پيشگاه آفريدگار جهان كرنش مىنمايند. شايد نتوان موردى را در قرآن پيدا كرد كه دلالت كند بر اينكه برخى از انسانها هيچ دينى نداشتهاند؛ همه جا سخن از اين است كه كسانى بودهاند كه بت يا ماه يا خورشيد مىپرستيدهاند، اما موردى را نمىتوان يافت حاكى از اين كه عدهاى هم بودهاند كه هيچ پرستشى نداشتهاند.
در تحقيقات تاريخى و ديرينهشناسى هم هر قدر تحقيق مىشود، مواردى به چشم مىخورد كه بر وجود اديان و پرستش اقوام دلالت دارد. اين بدان دليل است كه فطرت مردم بر پرستش آفريدگارشان بنا شده است، اما در اثر عواملى گوناگون، به جهل كشيده مىشوند؛ مثلا، ادعا مىكنند خدا دخترانى دارد، كه همان فرشتگان هستند، بتها عامل شفاعت ما نزد خدايند و... . خداوند در اشاره به اين عقيده خرافى، از قول آنها مىفرمايد: ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ زُلْفى؛[1]آنها را عبادت نمىكنيم، مگر براى اينكه ما را به خدا نزديك كنند.
يا مثلا بعضى از چند خدايىها كه بعدها مسيحيان عقيده به «تثليت» را از آنها اخذ كردند، به چند خدا اعتقاد داشتند. به همين دليل، مسيحيان مىگويند: حضرت عيسى(عليه السلام) ـ نعوذ بالله ـ پسر خدا است يا مىگويند: ما پسران خدا هستيم، پدرمان هم در آسمانها است.
اين تعبيرات ناشى از جهل است. اينگونه عقايد خرافى در بسيارى از اديان و مذاهب وجود داشته، از گذشته ترويج مىشده، كسانى هم بودهاند كه از جهل مردم سوء استفاده مىكردهاند و خودشان را واسطه ميان خلق و خالق معرفى مىنمودهاند؛ مثلا، از مردم پولى مىگرفتهاند تا آنها را با خالق يا مسيح(عليه السلام) ارتباط دهند يا گناهانشان را ببخشند! هنوز هم كمابيش در بين مردم از اينگونه جهالتها وجود دارد و كسانى نيز از آنها به نفع خود بهره مىبرند.
انبيا(عليهم السلام) آمدند تا جهل مردم را برطرف سازند، تحريفات اديان گذشته را اصلاح نمايند و اختلافات را حل كنند. قرآن كريم يكى از اهداف بعثت پيامبران(عليهم السلام) را اصلاح انحرافات و تحريفاتى مىداند كه در دين پديد آمده است: لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ.[2] اما در تفسير كلام پيامبران(عليهم السلام) هم اختلافنظر پيش مىآيد و در نتيجه، عدهاى مبتلا به جهالت مىگردند. برخى