responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 297

تفاوت حيا با خجالت

از آنچه گفتيم روشن شد كه نبايد مفهوم حيا را با مفهوم خجالت مساوى بدانيم؛ چرا كه در بسيارى از موارد، خجالت كشيدن نوعى نقص تلقى مى‌شود كه مشكلات فراوانى را براى فرد به وجود مى‌آورد. افراد خجالتى نمى‌توانند حرفشان را بزنند، وظايفشان را به خوبى انجام دهند و در جامعه حضورى فعال داشته باشند.

اصل حيا به عنوان پديده‌اى روان‌شناختى، عبارت از حالتى در انسان است كه هنگام ظهور عيب يا كارى ناهنجار پديد مى‌آيد. به عبارت ديگر، اگر انسان نقص و كمبودى داشته باشد كه عيب محسوب مى‌شود و يا رفتار زشتى از وى سر بزند كه ديگران متوجه شوند، حالتى به او دست مى‌دهد كه اصطلاحاً به آن حيا و شرم مى‌گويند. اين حالت مخصوص كسانى است كه براى خود ارزش قايلند و طالب كرامت و شرافت مى‌باشند. چنين افرادى وقتى متوجه نقص و يا رفتار زشت خود مى‌شوند، دچار حالت شرم‌سارى مى‌شوند.

نكته ديگرى كه بايد به آن توجه كنيم اين است كه از نظر ارزشى، حيا مانند ساير صفات اخلاقى و حالات روانى، فى حد نفسه متصف به خوبى و بدى نمى‌شود، بلكه بستگى به اين دارد كه تا چه اندازه با مصالح انسان و اهداف اخلاقى تناسب داشته باشد. اشاره كرديم كه اصولا هر كار خوبى، حد اعتدالى است بين افراط و تفريط. مثلا، «شجاعت» صفت اخلاقى پسنديده‌اى است بين دو صفتِ بد «تهوّر» و «جبن» در دو طرف افراط و تفريط.

گاهى انسان چيزهايى را عيب و نقص مى‌داند و در مخفى نگه‌داشتن آنها از ديگران اصرار مىورزد كه در واقع ضعف و نقص نيستند. دانش‌آموزى را در نظر بگيريد كه سر كلاس درس سؤالى برايش پيش مى‌آيد، اما به محض اين‌كه مى‌خواهد سؤالش را بپرسد، قلبش به تپش مى‌افتد، چهره‌اش سرخ مى‌شود و دست‌هايش شروع به لرزيدن مى‌كنند و كلمات و عبارت‌ها را به درستى نمى‌تواند ادا نمايد. اگر از وى سؤال شود كه چرا چنين كردى؟ پاسخ مى‌دهد: خجالت كشيدم سؤالم را مطرح كنم.

اصولا خجالت از اين‌جا پيدا مى‌شود كه انسان بداند ديگران متوجه نقص او شده‌اند. از آن‌جا كه انسان مى‌خواهد آبرو و كرامتش محفوظ باشد، وقتى احساس مى‌كند ديگران به ضعف و عيب او پى برده‌اند، دچار حالت خجالت مى‌شود. فردى كه به خوبى نمى‌تواند در جمع سخن بگويد و از اين‌كه مبادا ديگران متوجه نقص او بشوند، همواره از اين كار ابا دارد،

نام کتاب : پندهاى امام صادق علیه سلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 297
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست