ندارد، تا عيوب خود را باز شناسد. اما وقتى انسان كم خور و اهل روزه و سكوت بود، مىتواند به خود توجه داشته باشد و عيبهاى خود را ببيند و ديگر به عيبهاى ديگران نمىپردازد. البته بصيرت و آگاهى به عيوب خويش، از جمله آثار حكمت است و حكمت آثار ديگرى نيز دارد، از جمله موجب روشنايى قلب و بصيرت باطنى مىگردد، كه در نتيجه آن، انسان علاوه بر مفاهيم، حقايق را نيز مىيابد:
و به او دقايق و حقايق علم را نشان مىدهم تا شيطان بر او مسلط نشود.
اين جمله اشاره دارد به اينكه بزرگترين راه نفوذ شيطان در انسان، ايجاد وسوسه و شك و شبهه است و اگر كسى علم قوى و متقن پيدا كند، شيطان نمىتواند او را وسوسه كند، يا شك و شبههاى در او پديد آورد، در مقابل هر قدر از علم و آگاهى انسان كاسته شود، بيشتر به انحرافات و وسوسههاى شيطانى مبتلا مىشود. اولين روزنهاى كه فراروى شيطان باز مىشود، روزنه فكر و انديشه و شناخت است، اگر از اين راه نفوذ كرد و توانست شك و شبههاى ايجاد كند، راههاى ديگر نيز برايش باز مىگردد، اما كسى كه دقايق و حقايق علم را مىداند راه وسوسه و شك را به روى شيطان مىبندد و در نتيجه براى او راه نفوذى باقى نمىماند. پس به «يقين» اهميت فراوانى داده شده، تا آنجا كه خداوند مىفرمايد: اولين برترى پيامبر بر ديگران يقين اوست. در مقابل پستترين چيزى كه موجب شقاوت و سقوط انسان مىگردد، شك و شبهه و نبود يقين است.
اى محمد؛ هيچ عبادتى نزد من محبوبتر از روزه و سكوت نيست. كسى كه روزه بگيرد، ولى زبان خود را حفظ نكند، به مانند كسى است كه به نماز بايستد و حمد و سوره و ذكرهاى نماز را نخواند كه در اين صورت من فقط به او پاداش قيام مىدهم، نه پاداش عبادت كنندگان را.