يعنى بر اساس آيات ابتدايى سوره بقره، «متقين» همان «مفلحين» هستند، و اين همان مطلبى است كه از آيات مذكور از سوره «شمس» نيز استفاده كرديم.
دو مؤلفه مهم تقوا
اما خود «تقوا» باز مفهومى عام است و امور بسيارى را در بر مىگيرد. به تعبيرى، شايد بتوان گفت تقوا از عامترين مفاهيم ارزشى است كه در قرآن به كار رفته است و دايره آن بسيار وسيع است و عناصر متعددى وجود دارند كه در اين مفهوم مندرجند. در همين آيات ابتدايى سوره بقره، قرآن كريم هنگامى كه مىخواهد مفهوم متقين را باز كند و تبيين نمايد، مىبينيم عناصر مختلفى را ذكر مىكند و تقوا را امرى برآمده و مركب از اين عناصر برمىشمارد:
ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ * وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالاْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛[1] اين كتابى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزگاران است. آنان كه به غيب ايمان مىآورند و نماز را به پا مىدارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند، و آنان كه بدان چه به سوى تو فرود آمده، و به آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان مىآورند و به آخرت يقين دارند.
اگر در اين آيات دقت كنيم، يك ركن اساسى تقوا را «ايمان» دانسته و براى ايمان نيز سه محور و سه متعلَّق اساسى ذكر كرده است: يكى ايمان به خدا و توحيد (يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب)، يكى ايمان به نبوت (يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِك) و سوم هم ايمان به معاد و آخرت (وَبِالاْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُون). البته ايمان به نبوت، خود به دو بخش نبوت خاصه (أُنْزِلَ إِلَيْك) و نبوت عامه (وَما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِك) تقسيم شده است؛ يعنى ما غير از اينكه به رسالت و نبوت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) ايمان داريم، به ساير پيامبران الهى نيز ايمان داريم و آنها را هم فرستادگان خداوند مىدانيم و به تعبير قرآن:
لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَد مِنْهُمْ؛[2] ميان هيچ يك از ايشان فرق نمىگذاريم.