هفتاد و يا هشتاد درصد احتمال بدهد آخرتي وجود دارد، در همان اندازه به لقا و ديدار خداوند در قيامت اميدوار است و اين باور او را براي داشتن رفتاري مناسب و شايسته و باز داشتن از گفتن سخنان ناپسند و بيهوده و دستاندازي به مال مردم و انجام هر معصيتي واميدارد. هنگامي كه انسان باور داشت حساب و کتابي در کار است، مواظب رفتار خود خواهد بود. پس ظن به آخرت ملازم و همراه با اميد به آخرت و لقاي الهي است و از اين روي، در برخي از آيات قرآن رجا و اميد به لقاي الهي ملاک ايمان، نداشتن رجا و اميد به لقاي الهي ملاک کفر معرفي شده است. خداوند از کفار و کساني که اميدي به لقاي الهي نداشتند چنين نقل ميکند:
«وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَـذَا أَوْ بَدِّلْه؛[1] و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود، آنان که به ديدار ما اميد ندارند ميگويند: قرآن ديگري جز اين بياور، يا آن را عوض کن».
مقايسه بين آيات بيانگر اميد به آخرت با آياتي که در آنها اميد به لقاي الهي گفته شده و مشابهتي که بين مفاد آن دو دسته از آيات وجود دارد، ما را به تلازم بين اميد به آخرت و اميد به لقاي الهي و همراه هم بودن آن دو رهنمون ميسازد. خداوند درباره کساني که به خداوند و آخرت ايمان و اميد دارند ميفرمايد: