responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معارف قرآن نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 401

اگر بگويند: هنگامى كه برخى از انبياء، عالم به مغيبات نيستند، به طريق اولى، كسانى كه پيامبر نيستند، عالم به مغيبات نمى‌توانند بود.

مى‌گوييم اين درست نيست؛ زيرا نبوّت مقام خاصّى‌است كه خداوند به برخى از انسانها براساس بعضى از مصالح و حكمت‌هاى خود اعطاء مى‌فرمايد و صرفِ پيامبرى، دليل برترى بر همه‌ى خلائق از اوّلين تا آخرين نيست.

امكان دارد كسى نبى نباشد ولى مقامش از مقامات انبياء «جز پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)» بالاتر باشد؛ همچون ائمه‌ى معصوم و طاهر(عليهم السلام)؛ كه جز پيامبر از همه‌ى انبياء اعمّ از اولوالعزم و غير آن، بالاتراند.

پرسش: آيا ممكن است يك نبى يا غير نبى، عالم به مغيبات باشد؟

عقلاً محال نيست؛ از آيات هم چيزى كه اين موضوع را نفى كند، بر نمى‌آيد؛ زيرا هنگامى كه دانستيم علم غيبى كه مخصوص خداست علم غيب ذاتى‌است حال، اگر خودش بخواهد كه بنده‌اى از بندگان شايسته‌اش علم به مغيبات پيدا كند، چه كسى يارايى دارد كه جلوى آن را بگيرد؟

ـ اينكه در برخى از روايات آمده است كه بعضى از اولياء خدا، جميع ماكان و مايكون را مى‌دانسته‌اند؛ به چه معناست؟

در برخى روايات به چنين مطالبى، اشاره شده است كه آنها را ائمه اطهار(عليهم السلام)؛ به خواصّ و نزديكان خود مى‌فرموده‌اند و سفارش مى‌كرده‌اند كه به ديگران از آن جهت كه ظرفيّت آن را نداشته‌اند، نگويند زيرا ممكن مى‌بود آنان توهّم كنند كه چنين كسانى كه چنان مقامى دارند؛ خدا هستند! (العياذُ بالله).

از جمله روايتى مى‌گويد: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به امام اميرالمؤمنين على(عليه السلام) اشاره كرده و فرموده‌اند اگر ترس ازاين مطلب وجود نداشت كه درباره‌ى او همان چيزى را بگوييد كه نصارى در باره‌ى حضرت مسيح(عليه السلام)، گفته‌اند؛ مقامات او را برايتان شرح مى‌دادم. چنانكه برخى، سرانجام قائل به خدايى امام(عليه السلام)(العياذ بالله)شدند.

همگان ظرفيّت درك همه‌ى مطالب را ندارند تنها برخى كه خدا دلهايشان را براى ايمان آزموده است، صلاحيّت آنرا يافتند كه ائمه(عليهم السلام)، معانى دقيق را به آنها القاء فرمايند.

برخى از اينگونه روايات كه «درز» كرده و به برخى از خواصّ منتقل و سپس در كتابها نگاشته شده است، اشاراتى دارد كه چيزهايى از آنها بر مى‌آيد؛ گرچه همان‌ها نيز، در حدّ فهم ما نيست امّا در مورد آنها مى‌توانيم بياناتى در حدّ تقريب داشته باشيم تا هنگام برخورد با آنها استيحاش نكنيم و گمان نورزيم كه مخالف كتاب و سنّت است و بايد آن‌ها را طرد كرد.

نام کتاب : معارف قرآن نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 401
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست