به جاى انسان، بشر، مىنهاد؛ نيز يكجا مىفرمايد: انسان را از خاك آفريديم و جاى ديگر مىگويد: بشر را از خاك آفريديم؛ كه تفاوتى در مورد استعمال به چشم نمىخورد.
امّا اينكه چرا، يكجا مىگويد بشر و جاى ديگر انسان، نكتهاىاست كه شايد ما دريابيم.
گاهى فصاحت و بلاغت مقتضى اين نوع كاربُرد مترادفات است. گاهى اين ظرائف را كسانى كه ذوق لطيف و والايى دارند در مىيابند گاهى هم قابل تبيين نيست ولى چون ما برآنيم كه قرآن در بالاترين ستيغ بلاغت و فصاحت، نازل شده، معتقديم كه اينجا اين لفظ و جاى ديگر، لفظ ديگر، مناسب بوده است.
تنها فرقى كه در مورد كاربُرد دو لفظ انسان و بشر، وجود دارد اين است كه انسان بر جمع اطلاق نمىشود و اسم جنسِ فردىاست ولى بشر، هم به صورت اسم جنس فردى و هم اسم جنس جمعى، به كار مىرود: «إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم» و در آيهى:
در مورد جمع استعمال شده است ولى بازگشت اين فرق هم به دستور زبان و صرفاً قراردادى است.
ناس و اناس و انس، همه اسم جمعند امّا تفاوتهايى در كاربرد دارند: ناس به كلّ انسانها هم اطلاق مىشود ولى اناس معمولاً به دستهاى انسانها گفتهاند؛ [در داستان لوط، قوم او، دربارهى وى و مؤمنان به او، گفتند]: