آيا ننگريستهاند به زمين كه چه بسيار در آن از هر جفت ارجمندى، رويانديم؟
هر دو وصف بهيج و كريم، پيداست كه مربوط به نباتات است؛ به مناسبت «انبتنا»
در اينجا، در مورد كلمه «زوج» نيز لازم است توضيحى بدهيم:
زوج گاهى به معنى جفت به كار مىرود در مقابل طاق و فرد، و گاهى به هر يك از دو چيز جفت: زوج گفته مىشود و به مجموعه زوجين. زن و شوهر، هر يك به تنهايى زوج است و با هم، زوجين.
گاهى نيز زوج به معنى نوع و صنف بكار مىرود كه در اينمورد تعدّد اصلاً محلوظ نيست (و اينك از بحث ما خارج است كه در اين معنا آيا حقيقت است يا مجاز و اين معنى؛ چه مناسبتى با معناى اصلى آن دارد و...)
امّا آيا منظور از زوج، در دو آيه مورد بحث ما چيست؟
بسيارى از مفسّرين در اينجا نوع زوج را به معناى نوع و صنف دانستهاند. يعنى نبات داراى اصناف گوناگونى است و خدا از هر نوعى در زمين آفريده است. و البته منظور هر نوعى است كه شرائط وجود آن و حكمت اقتضا مىكرده؛ و نه به اين معنا كه هيچ نوع گياهى نيست كه در زمين خلق نشده باشد.
ممكن است بعدها در زمين شرايطى پيدا شود و انواع ديگر گياه به وجود آيد.
بارى، آيا اين نظر درست است يا اينكه هر گياهى زوج و جفت آفريده شده است؟
در گياهشناسى، ثابت شده است كه گياهان نر و ماده دارند؛ جز اينكه در برخى گياهان نر و ماده يكپايه است و در يك جا جمع شده و در پارهاى جداست. بهرحال جفت بودن گياهان به معنى نر و ماده داشتن؛ واقعيتى است ثابت شده در گياهشناسى، كسانى كه با اين واقعيّات علم گياهشناسى آشنايى داشتهاند، آيات را حمل به معناى دوّم يعنى نر و مادهبودن گياهان، كردهاند؛ امّا بنظر ما، اين آيات هيچيك دلالتى بر اين معنا ندارد و شايد همان معناى اول (= نوع و صنف)؛ ظاهرتر باشد؛ امّا آيهى ديگرى وجود دارد كه به معناى دوّم نزديكتر است: