از مباحث دهگانهى اصلى قرآنى، «خداشناسى» را خوانديم؛ اينك «جهانشناسى» و يا به تعبير درستتر: گيهانشناسى[1]را بررسى خواهيم كرد؛ امّا پيشاپيش، از يادآورى دو نكته ناگزيريم:
نكتهى اوّل: در قرآن كريم، بحث درباره جهان و طبيعت و انسان؛ به طور استطرادى[2] و تطفّلى[3]، به ميان آمده است و شايد هيچ آيهاى نيابيم كه مستقلاً و مستقيماً به ذكر آفرينش جهان و كيفيّت وجود آسمانها و زمين، پرداخته باشد.هماره اين بحثها، به منظورى ديگر، عنوان شده است:
در موارد بسيار، گفتگو از آفرينش جهان و انواع آفريدهها؛ براى آگاهانيدن انسان و رهنمونى اوست به عظمت الهى و سترگى حكمتهايى كه خدا در آفرينش به كاربرده است.
در پارهاى از موارد؛ نعمتهاى خدا در آسمان و زمين به تفصيل ياد آورى شده است تا انگيزهاى باشد براى شكر و حقشناسى؛ و در همه جا، نيز؛ اين هدف، ممكن است منظور باشد كه: انسان با نگرش به عالم از آن جهت كه آفريدهى خدا و در چنبرهى تدبير اوست؛ معرفت فطرى و شناخت حضورى خود را شكوفايى دهد و شدّت و نيروى بيشترى بخشد. نيز انگيزههاى ديگر كه مىتوان در «تفاصيل آيات» به آنها برخورد.
بنابراين، اين آيات، همه جا ضمن اينكه اشارهاى به چگونگى آفرينش موجودات مىكند؛ مىخواهد خدا را به انسان نشان بدهد و عقربهى دل او را در جهت خدا نگاهدارد.
به عبارت ديگر: قرآن، كتاب فيزيك، گياهشناسى، زمينشناسى و يا كيهانشناسى نيست؛ قرآن، كتاب انسان سازى است و نازل شده است تا آنچه را كه بشر در راه تكامل حقيقى (= تقرّب به خداى متعال) نياز دارد؛ به او بياموزد.[4]
[1] Cosmologyعلم شناختن كيهان و روابط زمين با علم وجود: جهان و گيتى و گيهان و كيهان هر چهار فارسى است امّا؛ در مفهومى كه اينجا به كار رفته است؛ گيهان و كيهان، متناسبتر و عامتر است تا جهان و گيتى. [2] استطراد: از مطلب اصلى خارج شدن و به مطلب ديگر پرداختن و دوباره به مطلب اصلى بازگشتن. [3] طفيلى شدن: ناخوانده رفتن. [4] ادبيّات ايران اسلامى خاصّه شعر و بالاخص شعر عرفانى، تا آنجا و هر جا كه تحت تأثير فرهنگ قرآنى مىبوده است؛ به تبعّيت از اين تأثّر؛ در زبان وبيان خويش و در واقع در بينش ونگرش خود؛ به قرآن محبوب، تأسّى كرده و حتّى تعزّل و تشبيب و توصيف و تصويرش مشحون از اين «توجه» است:
به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست *** عاشقم بر همه، عالم كه همه عالم از اوست
يا: جز تويى، گر گره بر ابروى موج *** جز تويى گر به چهر گل، گلخند نمودن و گشودن و وارسى اين تأثير و تأثر؛ خود سزيدهى تأليف كتابهاست؛ چنانكه كوششهايى نيز در اين حوزه، شده است.