پند---) موعظه‌

پوست‌

پوست، به غشايى (پوششى) گفته مى‌شود كه بر روى تن آدمى و ديگر حيوانات گسترده است. [1] در اين مدخل از واژه «جُلود» و «بَشَر» استفاده شده است.

آرامش پوست‌

1) آشكار شدن آثار آرامش و اطمينان بر پوست انسانهاى خداترس، با شنيدن آيات قرآن، پس از اضطراب:

اللّه نزّل أحسن الحديث كتبا مّتشبها مّثانى تقشعرّ منه جلود الّذين يخشون ربّهم ثمّ تلين جلودهم و قلوبهم إلى ذكر اللّه ....

زمر (39) 23

اعتراف پوست‌

2) اعتراف پوست دشمنان خدا عليه آنان به قدرت خداوند، در قيامت:

ويوم يحشر أعداء اللّه ...* حتّى‌ إذا ما جاءوها شهد عليهم سمعهم وأبصرهم وجلودهم بما كانوا يعملون‌* وقالوا لجلودهم لم شهدتّم علينا قالوا أنطقنا اللّه الّذى أنطق كلّ شى‌ء وهو خلقكم أوّل مرّة ....

فصلت (41) 19- 21

انقباض پوست‌

3) انقباض و انبساط پوست انسان:

... تقشعرّ منه جلود الّذين يخشون ربّهم ثمّ تلين جلودهم ....

زمر (39) 23

4) نمايان شدن آثار ترس در پوست انسانهاى خداترس، همراه با انقباض آن، هنگام شنيدن آيات الهى:

اللّه نزّل أحسن الحديث كتبا ... تقشعرّ منه جلود الّذين يخشون ربّهم ثمّ تلين جلودهم وقلوبهم إلى‌ ذكر اللّه .... [2]

زمر (39) 23

پوست انعام‌

5) به كار آمدن پوست چهارپايان، براى ساختن سرپناههاى سبك و قابل انتقال براى انسان:

واللّه ... وجعل لكم مّن جلود الأنعم بيوتا تستخفّونها يوم ظعنكم و يوم إقامتكم ....

نحل (16) 80

6) بهره‌ورى انسان از پوست چهارپايان، از نعمتهاى خداوند:

واللّه جعل لكم مّن بيوتكم سكنا وجعل لكم مّن جلود الأنعم بيوتا تستخفّونها يوم ظعنكم‌ويوم إقامتكم ....

نحل (16) 80

[1] لغت‌نامه، ج 4، ص 5047، «پوست».

[2] «اقشعرار» به معناى جمع شدن پوست، هنگام ترس است. (الكشّاف، ج 4، ص 124)