برخى مفسّران، نزول آيه 168 بقره (2) را در شأن آنان و ديگر قبايلى
دانستهاند كه از روى هوا و هوس، خوردن برخى چيزهاى پاك را بر خود حرام كرده
بودند. [1] براساس روايتى، نزول آيه 90 نساء (4)
درباره بنىمدلج دانسته شده كه با پيامبر (ص) پيمان بستند كه ما نه با شما خواهيم
بود و نه در برابر شما و خداوند، مسلمانان را از تعرّض به آنها نهى كرد. [2] برخى نزول آيه 26 اعراف (7) را نيز در
ارتباط با آنان دانستهاند كه جهت تقرّب به خدا به صورت عريان طواف مىكردند. [3]
بنىمصطلق
بنىمصطلق، تيرهاى از قبيله خزاعه بودند كه در اطراف مدينه سكونت
داشتند. [4] نقل شده: رسولخدا (ص) وليدبنعقبه را
براى جمعآورى زكات از آنها فرستاد و چون با خبر شدند كه نماينده رسولخدا (ص)
مىآيد به استقبال وى شتافتند؛ ولى به علّت خصومتى كه از دوران جاهليت ميان آنها و
وليد بود، وى تصوّر كرد قصد كشتن او را دارند، از اين رو بلافاصله نزد پيامبر (ص)
بازگشت و عرض كرد: آنها از پرداخت زكات امتناع ورزيدند. بنابر نقلى، به دروغ گفت:
آنها مرتد شده و آماده جنگ با مسلماناناند.
[5] پيامبر (ص) خشمگين شد و تصميم گرفت با آنان بجنگد. به نظر برخى
مفسّران در پى اين واقعه آيه 6 سوره حجرات (49) نازل شد. در سال پنجم و به قولى
ششم هجرى به پيامبراكرم (ص) خبر دادند بنىمصطلق قصد جنگ با او دارند. آن حضرت
سپاهى به سمت آنان حركت داد و در كنار آب «مُرَيْسَعْ» با آنان رو به رو شد. در
اين جنگ، بنىمصطلق دچار شكست شده، زنان و فرزندان ايشان به اسارت درآمدند. در
تاريخ اسلام از اين نبرد به نام غزوه بنىمصطلق ياد مىشود.
[6]
بنىمُغَيْرة
بنىمغيرة بن عبدالله بن عمر المخزومى از تيرههاى مشهور قريش بودند. [7] برخى مفسّران، نزول آيه 278 بقره (2)
را درباره بنىمغيره دانستهاند كه با ديگر قبايل، معاملات ربوى انجام مىدادند. [8] براساس رواياتى، مقصود از «احزاب» در
آيات 36 رعد (13) و 11 ص (38) بنىمغيره و ديگر قبايلى دانسته شده كه منكر نزول
آيات قرآن بودند. [9] طبق نقل مفسّران، نزول آيات
[1] كشفالأسرار، ج 1، ص 450؛ مجمعالبيان، ج 1- 2، ص 459.
[2] الكشّاف، ج 1، ص 547؛ مجمعالبيان، ج 3- 4، ص 135.