73) اميد مؤمنان به نزول امدادهاى الهى پس از تحمّل سختىها و شدائد:
أم حسبتم أن تدخلوا الجنّة ولمّا يأتكم مّثل الّذين خلوا من
قبلكم مّسّتهم البأساء والضّرّاء وزلزلوا حتّى يقول الرّسول والّذين ءامنوا معه
متى نصر اللّه ألا إنّ نصر اللّه قريب.
بقره (2) 214
74) توجّه به شكستناپذيرى و مهربانى خداوند، برانگيزاننده اميد به
امدادهاى الهى در دل مؤمنان:
76) اعتقاد به خدا و صفات او، مايه اميدوارى به رحمت الهى:
قال بل سوّلت لكم أنفسكم أمرا فصبر جميل عسى اللّه أن يأتينى بهم
جميعا إنّه هو العليم الحكيم*
قال إنّمآ أشكوا بثّى وحزنى إلى اللّه وأعلم من اللّه ما لاتعلمون* يبنىّ اذهبوا فتحسّسوا من يوسف وأخيه ولاتايسوا من رّوح اللّه
إنّه لايايس من رّوح اللّه إلّاالقوم الكفرون.
يوسف (12) 83 و 86 و 87
77) لزوم اميدوارى به رحمت خدا در عين بيم داشتن از كيفر او:
... إنّ ربّك سريع العقاب وإنّه لغفور رّحيم.
انعام (6) 165
[1] برخى احتمال دادهاند كه مقصود از آيه اين باشد كه انسان بايد
در دنيا و آخرتش به خداوند اميدوار باشد؛ در غير اين صورت چيزى به حال او مفيد
نخواهد بود. (الميزان، ذيل آيه)
[2] از آنجا كه بيشتر اطّلاعات اين مدخل مربوط به اميد به خدا
است، در اين نمايه تنها به ذكر كلّيّات اكتفا گرديد و موارد خاص را در ساير
نمايهها مىتوان جستجو كرد.
[3] آوردن دو صفت «عزّت» و «رحمت» پس از بيان امدادهاى الهى و
اينكه خداوند هر كس را بخواهد يارى خواهد كرد، مىتواند به منظور ايجاد اميد در
دل مسلمانان صدر اسلام باشد.