اين صفت فعلى خداوندى از باب افعال
[انطاق]
به معناى به سخن درآوردن است و در قرآن 2 بار در يك آيه آن هم در مورد به سخن
درآمدن پوست بدن در قيامت به امر خداوند ذكر شده است.[1] اين صفت الهى به صورت اسمى نيز در ادعيه آمده است.[2]
منظور بن ريّان بن سيار بن عمرو از جمله افرادى بود كه با نامادرى
خود [مليكه]
ازدواج نمود.[3] گويند: او از اولين افرادى بود كه
با ابوبكر در جنگهاى معروف به «ردّه» در گير شد و شكست خورد.[4] مفسّران آيه 22 نساء (4) را درباره شمارى از افراد از جمله
«منظور» دانستهاند كه با منكوحه پدر خودش ازدواج نمود و آيه، ضمن نكوهش شديد از
اين عمل آن را تحريم نمود.[5]
منعِم/ اسماوصفات---) نعمت
مُنقِذ/ اسماوصفات
اين صفت فعلى الهى از باب افعال
[انقاذ]
به معناى نجاتدهنده و رهايى بخشيدن است و كاربرد آن در قرآن، جهت نجات از آتش
است. اين صفت يك بار در قرآن براى خداوند آمده است.[6] اين صفت الهى به صورت اسمى نيز در ادعيه آمده است.[7]
منّ، به معناى نيكى و احسانى است كه فرد يا جامعهاى زيبنده آن
نيست. همچنين به مفهوم «هر نعمت گران و قطع آن» آمده است. اصل اين مادّه، به مفهوم
احسان و نيكى است، و آنچه بر بنىاسرائيل فرود مىآمد نيز