مشعر، مكانى است كه نشانه عبادت الهى باشد و وصف آن به حرم به جهت
قداست آن مىباشد. [4] نام ديگر آن «مزدلفه» برگرفته از ماده
«ازدلاف» به معناى نزديك شدن است، زيرا حاجيان در اين مكان به خدا تقرّب مىجويند،
و يا بدين جهت كه آدم عليه السلام در اين مكان در كنار حوّا عليها السلام قرار
گرفت. [5] از نامهاى آن «جمع» است، زيرا حاجيان
نماز مغرب و عشا خويش را با يك اذان و دو اقامه جمع مىخوانند. [6] وقوف در مشعرالحرام، از مناسك حج است
و بر حجگزار لازم است در حال اختيار از طلوع فجر روز عيد تا طلوع آفتاب به قصد
قربت وقوف نمايد. [7]
استغفار در مشعرالحرام
1. دعوت خداوند از حاجيان براى استغفار، هنگام كوچ از عرفات به
مشعرالحرام:
[1] . آيه 93 بيان مىكند كه ذوالقرنين به سرزمين شمال سفر كرد و
مردم آنجا زبان وى را نمىفهميدند. با توجّه به آيه 90 درمىيابيم كه مشرق زمينها
زبان او را مىفهميدند
[2] . در احتمالى، مقصود از «مشرقين» مشرق خورشيد و ماهاست.
(مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 304؛ التفسير الكبير، ج 29-/ 30، ص 88)
[3] . بر اين اساس كه مقصود از مشارق، تمامى ستارگان و خورشيد
باشد. (الميزان، ج 17، ص 122)
[8] . به يك احتمال، مقصود از «ثمّ افيضوا» افاضه از عرفات است.
(مجمعالبيان، ج 1-/ 2، ص 527)
[9] . به يك احتمال، مقصود از «افيضوا» افاضه از مشعر به سوى منى
است، به اين دليل كه در آيه پيشين، حركت از عرفات ذكر شده و سپس فرموده است «ثمّ
افيضوا» كه با توجّه به كلمه «ثمّ» افاضه و حركت دوم به سوى منى خواهد بود.
(همان، ص 528)