مشرق، به معناى مكان طلوع خورشيد
[1] و بر يكى از چهار جهت اصلى مقابل مغرب اطلاق مىشود.
مشرق براى طلوع خورشيد، ماه، ستارگان نيز استعمال مىشود. [2] گاهى از مشرق، دورترين شهرها و
مكانهاى آباد اراده مىشود. در اين مدخل مشرق به معناى عام آن مراد است و از مادّه
«شرق» و «طلع» استفاده شده است.
[3] . برخى مفسّران برآنند كه مقصود از «مشارق» مشرقهاى متعدّد
خورشيد است كه در هر روز، از نقطهاى غير از نقطه روز قبل طلوع مىكند.
(مجمعالبيان، ج 7-/ 8، ص 684؛ الكشاف، ج 4، ص 34)
[4] . مراد از مشرق، مشرقهاى متعدّد خورشيد است. (مجمعالبيان، ج
9-/ 10، ص 538؛ تفسير التحرير والتنوير، ج 29، ص 166)
[5] . بعضى معتقدند كه مقصود از مشارق، مشرقهاى متعدّد خورشيد يا
ستارگان است. (الميزان، ج 17، ص 122؛ تفسير بيضاوى، ج 3، ص 450)
[6] . اميرمؤمنان عليه السلام مىفرمايد: امّا قول خدا
«ربّالمشرقين ...» براى اين است كه مشرق زمستان در محدوده خود، و مشرق تابستان در
محدوده «ديگر» است. آيا نمىبينى كه خورشيد در اين دو فصل نزديك و دور مىشود و
اما كلام خدا «ربّ المشارق ...» براى اينكه خورشيد داراى 360 برج است كه در هر روز
از آن طلوع نموده و در برجى ديگر غروب مىكند. (تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 190، ح
15)
[7] . از اختصاص به ذكر يافتن ربوبيّت خدا نسبت به مشرقها، برداشت
ياد شده به دست مىآيد