اين صفت فعلى الهى از باب افعال به معناى شنواننده و به گوش رساندن
است. اين صفت الهى در مورد خداوند و به گوش رساندن حق از سوى او به انسانها و حق
ناشنوايى برخى و اعراض و رويگردانى آنان ذكر شده است. اين صفت سه بار در قرآن
درباره خداوند آمده است. [1]
اين صفت الهى به همين صورت نيز در ادعيه از زبان معصومين عليهم السلام آمده است. [2]
اين صفت الهى از باب تفعيل [تسيير] به معناى راندن، سير دادن و به
گردش در آوردن است و درباره خداوند دو بار در مورد به حركت در آوردن كوهها و سير
دادن انسانها در قرآن ذكر شده است. [3] اين صفت الهى به صورت اسمى از زبان معصومين عليهم السلام در ادعيه
نيز آمده است. [4]
مسيلمة بن حبيب [الكذّاب] ادّعاى نبوّت نمود
[5] و طىّ نامهاى به رسول خدا صلى الله عليه و آله نوشت كه با وى در
امر رسالت شريك است. [6]
او در يمامه براى خود حرمى بنا نهاد و ادّعا نمود كه وحى بر او نازل مىشود. [7] او سرانجام به دست وحشى، قاتل حمزه [8] يا خالد بن وليد به هلاكت رسيد. [9] برخى مفسّران آيه 93 انعام (6) را
مربوط به وى دانستهاند كه ادّعا مىكرد وحى به من نازل مىشود. [10] نيز شأن نزول آيه 16 فتح (48) را كه
پيشبينى از درگيرى مؤمنان با قومى نيرومند است، مسيلمه و نيروهايش دانستهاند. [11]