1238. خداوند، برحذردارنده پيامبراكرم صلى الله عليه و آله، از حزن و
اندوه بر كفرورزى برخى مردم:
وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ
لَنْ
(1) . مراد از «وزر» با توجّه به آيه «و رفعنا لك ذكرك» مىتواند
نقطه مقابل «بلندآوازه بودن» باشد؛ يعنى ناشناخته ماندن رسولاكرم صلى الله عليه و
آله سبب شده بود كه رسالتها و تعاليم او مهجور بماند و غمى سنگين براى آن حضرت به
وجود آيد. تناسب دو فعل «وضعنا» [فرو نهاديم] و «رفعنا» [بالا برديم] مؤيّد اين احتمال
است.
(2) . برخى برآنند كه باء در «بغمّ» سببى است و مراد از «غم» [غم
دوم] غم و اندوهى است كه مسلمانان در آن كارزار به سبب عصيان از دستور پيامبر صلى
الله عليه و آله و به شكست كشاندن لشكر اسلام براى پيامبر صلى الله عليه و آله به
وجود آوردند (الكشّاف، ج 1، ص 427) و مقصود از «غمّاً» شكست مسلمانان است.
(3) . مراد از «غماً» اندوه مسلمانان و «بغم» يعنى به سبب اندوه
محمّد صلى الله عليه و آله. (الكشاف، ج 1، ص 427)
(4) . از آيه استفاده مىشود كه پيامبر صلى الله عليه و آله از
ابلاغ موضوعى نگرانى داشته است. نگرانى آن حضرت مطمئناً براى جان خود نبوده است،
بلكه نگرانى و ترس وى از تهمتهايى بوده كه مانع توفيق او در انجام دادن ابلاغ وحى
به خصوص مسئله مهمى باشد كه در آيه ياد شده به آن اشاره شده است. (الميزان، ج 6، ص
43 و 48) روايات متعدّدى كه از طريق شيعه و اهلسنّت وارد شده آيه را مربوط به
ابلاغ امامت امام على عليه السلام مىداند كه در واقعه غدير از سوى آن حضرت انجام
شد. (الميزان، ج 6، ص 53-/ 62)