اصل لات، «لاه» بود و «ها» از آن حذف شد و «تا» جايگزين آن گرديد. «1» اين بت در طائف بود، مربع شكل و از
جنس سنگ. طائفه ثقيف آن را پرستش كرده، از آن محافظت مىكردند. «2» يكى از سه بت [لات، منات و عزّى] داراى اهمّيّت بودند و به آنها غرانيق الاولى و دختران خدا
مىگفتند. «3» در اين مدخل از واژه «لات» استفاده شده است.
لات در جاهليّت
1. لات، عزّى و منات، از مهمترين خدايان مشركان در جزيرةالعرب:
6. لات، نماد شرك و بتپرستى و فاقد هرگونه خاصيّت و كارآيى:
أَ فَرَأَيْتُمُ «8» اللَّاتَ ...
نجم (53) 19
7. فراخوانى خداوند، از مشركان، به انديشه و تأمّل درباره پوچى آيين
شرك و بتهايى چون لات:
أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ
«9» وَ الْعُزَّى.
نجم (53) 19
(1) . مفردات، ص 749، «لات»
(2) . الاصنام، ص 16
(3) . بلوغ الارب فى معرفة احوال العرب، ج 2، ص 202-/ 203
(4) . از ميان همه بتها، اين سه بت كه در ميان عرب جاهلى مشهور بود
ذكر شده است كه شايد به دليل مهم بودن آنها است
(5) . ممكن است تقدّم ذكر «لات» به جهت اهمّيّت آن بر بتهاى ديگر
باشد
(6) . آيات پيشين به ضميمه استفهام انكارى در «أفرايتم» اشاره به
آن دارد كه رهنمودهاى پيامبر صلى الله عليه و آله متّكى بر شهود بود، امّا مشركان
در دعاوى خويش از هرگونه دليل و برهان بىبهره بودند
(7) . از ارتباط ميان آيات، مىتوان استفاده كرد كه مشركان،
فرشتگان را دختران خدا و بتها را مظهرى براى آنها مىپنداشتند، بدين جهت، اسامى
مؤنّث را براى بتها برمىگزيدند، مانند لات و منات. (مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص
266)
(8) . سياق سرزنشآميز «أفرايتم» نشانگر مطلب ياد شده است