[1] . درباره اسما و صفات قرآن، گروهى از قرآنپژوهان نامهايى را
براى قرآن، بدون اتّفاق بر تعداد آنها و ذكر اوصاف آن مطرح نمودهاند. (الاتقان فى
علوم القرآن، ج 1، ص 111- 115؛ التفسير الكبير، ابن تيميه، ج 1، ص 89- 91؛
التبيان، ج 1، ص 17- 18؛ النكت و العيون، ماوردى ج 1، ص 23- 24؛ مجمع البيان، ج 1-
2، ص 82- 83؛ المحرّر الوجيز، ج 1- 2، ص 45؛ روض الجنان، ج 1، ص 8- 14) و گروهى
ديگر اسما و صفاتى را براى قرآن و با تفكيك آن دو از يكديگر، بدون اتفاق بر تعداد
آنها ذكر كردهاند. (قرآنشناسى (مجموعه آموزشى از راه دور، ص 24- 63)؛ علوم
القرآن بين البرهان و الاتقان، ص 202- 203؛ كلام ابن عربى به نقل از: علوم القرآن،
عند المفسرين، ج 1، ص 31؛ مباحثى در علوم قرآن، ص 17- 24، صبحى صالح، مترجم:
فشاركى؛ كلام ابن تيميه، از همان، ص 37- 38). با اين بيان تذكر چند نكته لازم است.
الف. با توجه به ديدگاههاى قرآن پژوهان اين مطلب فهميده ميشود كه
آنها در صدد تفاوت چندانى بين اسما و صفات قرآن نبودند (ر. ك: دانشنامه قرآن، ج 2،
ص 1631) و يا بيان تفاوت بين آن دو براى آنها چندان از اهمّيّت لازمى برخوردار
نبوده است.
ب. شايد از باب دشوار و مشكل بودن تشخيص اسما و صفات و تفكيك آن دو
از يكديگر بوده است.
ج. ممكن است از باب تسامح در اطلاق اسما و صفات نسبت به يكديگر در
نزد آنها بوده باشد. (پژوهشى پيرامون آخرين كتاب الهى، ص 168؛ علوم القرآن عند
المفسرين به نقل از نهاوندى و ابن عاشور، ج 1، ص 43- 47).
د. اگر چه امكان دارد به نحوى با توجه به وجوه مشترك در گفتار قرآن
پژوهان نسبت به بعضى از اسماى قرآن مثل قرآن، اتفاق نظرى را برداشت نمود، ولى
مشكل، چنانكه بايسته است حل نخواهد شد.
بنابراين از آنجا كه تصميمگيرى عالمانه و قاطعانه درباره اسما و
صفات قرآن امرى دشوار است، و از سوى ديگر بر فرض تفكيك اسما و صفات و بيان تعداد
آنها اين سؤال مطرح مىشود كه چنين اقدامى چه فايده علمى و عملى خواهد داشت، لذا
بهترين شيوه آن است كه براى جلوگيرى از اشكالات درباره علّت تفكيك اسما و صفات
قرآن و ناهماهنگى آن با اصطلاح نامه علوم قرآنى، مجموعه اسما و صفات قرآن كه به هر
نحوى از آيات وارده در آن قابل استفاده است مورد تحقيق و جمعآورى قرار گيرد و در
يك جا آورده شود