قبر در دو معنا به كار رفته است: 1. محلّى كه بدن مرده در آن دفن
مىشود؛ [1] 2. جايگاه روح در عالم برزخ.
مرحوم مجلسى مىنويسد: پس از مرگ، روح به جسد مثالى لطيف تعلّق
مىگيرد كه در ظاهر، شباهت كامل به بدنهاى اصلى دنيايى دارد و تنعّم و عذاب روح در
همين بدن مثالى خواهد بود و بعيد نيست كه روح بر اثر پارهاى از آلامى كه بر بدن
اصلى وارد مىشود نيز متألّم گردد، زيرا قبل از مرگ به آن بستگى و تعلّق داشته است
و ثواب قبر، عذاب قبر، گسترش و تنگى قبر، طيران روح در هوا، ديدن خانواده، مشاهده
ائمّه طاهرين عليهم السلام به شكل خودشان، مشاهده دشمنان ائمّه كه در عذابند، بر
همين اساس است. پس مراد از قبر كه در اكثر اخبار آمده جايگاه روح در عالم برزخ است
و اين مطلبى است كامل، خواه روح را جسم لطيف بدانيم و خواه به تجرّد روح قائل شو؛ [2] در تعبيرى ديگر، مرحله قبر، دوره
آرامش پيش از نشر و بروز كامل و طَور ديگر وجود است، خواه در زير خاك دفن شود يا
در دريا غرق گردد يا بدنش بسوزد و دود شود. [3] مورد نظر در اين مدخل، هر دو معناى آن است و از واژههاى «قبر»،
«جدث»، «مرقد»، «شقّ الأرض»، «اخراج الموتى»، «بعث» و ... استفاده شده است.
اهمّ عناوين: خروج از قبر، دفن در قبر.
حضور بر قبر
حضور بر قبر كافران
1. حرمت حضور در كنار قبر كافران به خدا و رسول صلى الله عليه و آله
جهت دعا و استغفار براى آنان:
وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ
عَلى