غنى، از اسما و صفات خداوند، به معناى كسى است كه از همه چيز بىنياز
است و همه محتاج او هستند. [1] اين اسم و صفت 18 بار در قرآن آمده است:
بقره (2) 263 و 267؛ آلعمران (3) 10 و 68 و 97 و 131؛ انعام (6)
133؛ ابراهيم (14) 8؛ حج (22) 64؛ نمل (27) 40؛ عنكبوت (29) 6؛ لقمان (31) 12 و
26؛ فاطر (35) 15؛ زمر (39) 7؛ محمّد (47) 38؛ حديد (57) 24؛ ممتحنه (60) 6؛ تغابن
(64) 6
غنيمت
غنيمت، در اصطلاح، مالى است كه از كفّار حربى به وسيله جنگ به دست
مسلمانان برسد. [2] در اين مدخل از واژههاى «انفال»،
«غنمتم» و بعضى جملات مفيد معناى غنيمت استفاده شده است.
اهمّ عناوين: غنيمتطلبى و غنيمت غزوه بدر.
آرزوى غنيمت
1. آرزوى متخلّفان از صحنه جهاد، براى بهرهمند بودن از غنايم:
[3] . مقصود از فضل، فتح يا غنيمت است. (الكشاف، ج 1، ص 533)
[4] . در شأن نزول آيه آمده كه تيراندازان گماشته شده بر تپّه
احُد، سنگر خويش را به اين پندار رها كردند كه پيامبر صلى الله عليه و آله غنايم
را بين همه رزمندگان تقسيم نخواهد كرد و هر كس هر چه به دست آورد از آنِ او خواهد
شد، به همين جهت آيه مزبور نازل شد. (مجمعالبيان، ج 1-/ 2، ص 872؛ الكشاف، ج 1، ص
434)
[5] . بنا بر قولى، منظور از فتح مبين در اوّل سوره، صلح حديبيّه
(مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 166؛ الكشاف، ج 4، ص 332) و مقصود از «مغانم كثيرة» در
آيات 19 و 20، غنايم خيبر است. (مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 176؛ الكشاف، ج 4، ص
340)