نساء (4) درباره وى و شمارى از مؤمنان نازل شد كه پس از ميگسارى به
امامت عبدالرّحمان بن عوف مشغول نماز شدند و عبدالرّحمان سوره كافرون را اشتباه خواند.[1]
عبداللّه بن ابىاميّه
عبداللّه بن ابىاميّه از مشركان قريش، تيره بنىمخزوم و پسرعمّه
پيامبر [از عاتكة بن عبدالمطلب] بود.[2]
مفسّران، مقصود از «الّذين كفروا» در آيه 7 انعام (6) را وى و شمار ديگرى از
سردمداران كفر و شرك دانستهاند كه در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله ايستادگى
نموده، گفتند: ما به تو ايمان نخواهيم آورد، مگر اينكه دستنوشتهاى از سوى خدا
براى ما بياورى.[3]
نيز آيات 90-/ 93 اسراء (17) را درباره بهانهجويى شمارى از سران كفر، از جمله وى
دانستهاند كه ايمان خود به پيامبر صلى الله عليه و آله را مشروط به شرايطى از
جمله داشتن باغ، طلا و آوردن دستنوشتهاى از جانب خدا مىكردند.[4]
عبداللّه بن ابىربيعه
عبداللّه بن ابىربيعة بن عمرو بن مخزومى القرشى، پس از فتح مكّه
اسلام آورد.[5] مفسّران، آيه 36 انفال (8) را
درباره وى و شمار ديگرى از مشركان قريش دانستهاند كه با انفاق مال خود تلاش
بىاثرى را در جنگ عليه پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان داشت.[6]
عبداللّه بنسعد ابىسرح
عبداللّه بن سعد ابىسرح، برادر رضاعى عثمان و از نويسندگان وحى و
از جمله مرتدّان پس از پذيرش اسلام بود. وى پس از ارتداد، دوباره به دامان اسلام
برگشت و در فتوحات اسلامى شركت نمود.[7] وى از جمله افرادى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از فتح
مكّه دستور به قتل وى داد.[8] برخى مفسّران، آيه 93 انعام (6) را در پى ادّعاهاى دروغين
عبداللّه بنسعد دانستهاند كه مىگفت: من نيز مثل آنچه خدا نازل مىكند نازل
مىكنم.[9] نيز شأن نزول آيه 137 نساء (4) را
كه حاكى از ارتداد و كفر است، مربوط به وى دانستهاند.[10]
[1] . جامعالبيان، ج 4، جزء 5، ص 98؛ روحالمعانى، ج 4، جزء 5، ص
57
[2] . السّيرة النّبويّه، ابنهشام، ج 1، ص 298؛ اسدالغابه، ج 3، ص
176
[3] . مجمعالبيان، ج 3-/ 4، ص 428؛ روحالمعانى، ج 5، جزء 7، ص
138
[4] . مجمعالبيان، ج 5-/ 6، ص 678؛ روحالمعانى، ج 9، جزء 15، ص
245