21. غروب كردن ستاره زحل، حجّت ابراهيم عليه السلام بر بطلان ربوبيّت
آن:
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا
رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ.
انعام (6) 76
22. غروب ستاره زحل، همانند آهوان دونده و ناپديدشونده، در مخفيگاه
خود:
الْجَوارِ الْكُنَّسِ.
تكوير (81) 16
محمّد صلى الله عليه و آله و زحل
23. نياز پيامبر صلى الله عليه و آله به تعاليم الهى، براى شناخت
حقيقت زحل:
وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ.
طارق (86) 2
نامهاى زحل
24. طارق، نامى براى ستاره زحل:
وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ.
طارق (86) 1 و 2
[1] . «فلا اقسم» تأكيد بر مطالب ذكر شده در آيات پيشين است.
(مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 178)
[2] . بنا بر قولى، مقصود از «كوكباً» سيّاره زحل است. (همان، ج
3-/ 4، ص 500)
[3] . در احتمالى مقصود از «النّجم الثّاقب» ستاره «زحل» است.
(مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 714)
[4] . در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است كه محل طلوع
زحل در آسمان هفتم است و آن با نورش، آسمانها را مىشكافد تا به آسمان دنيا برسد.
از اين جهت، خداوند آن را نجم ثاقب [ستاره شكافنده] ناميده است. (البرهان، ج 5، ص
631، ح 1)
[5] . سوگند خداوند، حاكى از عظمت چيزى است كه به آن سوگند ياد شده
است