نيز--) اختلاف، امداد، پيروزى، جدال، جنگ،
جهاد و دوستى
دشنام
دشنام، فحش دادن، نام كسى را به زشتى بردن، عيب كسى را برشمردن،
ناسزا گفتن است.[1] گرچه دشنام در تعريف عام، شامل گفتن
عيب ديگران نيز مىشود، ليكن عيبجويى، مدخل مستقل است. در اين مدخل از واژههاى «سبّ»،
«راعنا»، «تهجرون» و
«عُتلّ» استفاده شده است.
آثار دشنام
1. ظلم
1. دشنام و القاب زشت دادن به مؤمنان، موجب قرار گرفتن در زمره
ظالمان:
[2] . امام صادق عليه السلام فرمود: از دشنام به دشمنان
خدابپرهيزيد، زيرا آنان به خداوند دشنام خواهند داد. (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص
757، ح 238)
[3] . بر حسب روايتى از امام صادق عليه السلام مؤمنان به معبودان
مشركان دشنام مىدادند و به دنبال آن مشركان به معبود مؤمنان دشنام مىدادند.
خداوند مؤمنان را از اين كار نهى كرد. (همان، ح 239)
[4] . «فسوق» به چند معنا آمده است كه يكى از آنها سبّ ودشنام است.
(مجمعالبيان، ج 1-/ 2، ص 380) برداشت بر همين اساس است