14. بهرهمندى اصحاب يمين در بهشت، از موزهاى خوشه خوشه و روى هم
چيده:
وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ وَ طَلْحٍ
مَنْضُودٍ.[4]
واقعه (56) 27 و 29
خوف
خوف به معناى ترس[5] و انتظار چيزى ناخوشايند به واسطه علايم ظنّى يا علمى است.[6] در اين مدخل از واژههايى مانند «حذر»،
«خشيت»، «خوف»، «رعب»،
«رهب»، «شفق»، «فزع»،
«وجلة»، «يفرقون»
و آنچه به گونهاى معناى ترس را مىرساند،
[1] . «قنوان» به معناى خوشه تر است و «قنوان دانيه» يعنى خوشههاى
نزديك كه در دسترس باشد. (مفردات، ص 686، «قنو»)
[2] . «طلع» به معناى آنچه از خرما ظاهر مىشود؛ يعنى شكوفهها، و
«نضيد» به معناى روى هم انباشتن است. از همين معنا استعاره شده «طلع نضيد» يعنى
ميوههاى خرما كه متراكم بر خوشهها قرار دارد. (مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 213)
[3] . اينكه حضرت يوسف عليه السلام دستور داد «فذروه فى سنبله» كه
گندم را نكوبند و همچنان در سنبله بماند، براى اين بود كه جانور نمىتواند داخل
سنبله شود و در نتيجه، گندم هر چه هم بماند خراب نمىشود. (همان، ج 5- 6، ص 364-
365)
[4] . بنا بر احتمالى، مقصود از «طلح منضود» درخت موز است.
(مجمعالبيان، ج 9-/ 10، ص 329)