و گمان كردند مجازاتى در كار نخواهد بود، لذا (از ديدن حقائق و شنيدن سخنان
حق) نابينا و كر شدند، سپس (بيدار گشتند) و خداوند توبه آنها را پذيرفت، دگر بار
(بخواب غفلت فرو رفتند و) بسيارى از آنها كور و كر شدند، و خداوند به آنچه انجام
مىدهند، داناست».
تفسير و جمعبندى
اين آيه ناظر به حال گروهى از يهود است كه با خدا پيمان بسته بودند كه در
برابر دعوت انبيا و فرمانهاى او سر تعظيم فرود آورند ولى آنها هر زمان پيامبرى
دستورى بر خلاف هواى نفسشان مىآورد در برابر او قيام مىكردند و حتى گروهى را
كشتند.
آيه در ادامه اين بحث مىفرمايد: آنها گمان مىكردند مجازاتى در كار نيست گمان
باطلى كه از حب ذات و كبر و غرور برخاسته بود، گمان باطلى كه شيطان و هواى نفس به
آن دامن مىزد، و اين گمان باطل و خيال خام پرده بر چشم و گوش آنها انداخت، نه
سرنوشت دردناك اقوام ديگر را كه آثارى از آنها در جهان باقى مانده، با چشم خود
ديدند، و نه آنچه را در تاريخ آنها نقل مىشد، با گوش شنيدند، و به اين ترتيب اين
دو ابزار مهم شناخت يعنى چشم و گوش را عملًا از دست دادند، و خود را از عذاب الهى
در امان شمردند.
اما بعد از مدتى متوجه خطاى خويش شده را توبه پيش گرفتند، و از آنجا كه لطف
خداوند بيكران است توبه آنها را پذيرفت.
بار ديگر همان پندارهاى خام و امتيازات بىدليلى كه براى خود بر ساير اقوام
قايل بودند (تا آنجا كه خود را فرزندان خدا! مىناميدند) پرده بر روى چشم و