در حالى كه ظاهر آيه نشان مىدهد كه آنها در آغاز حقيقتاً مؤمن شدند بعد راه
كفر را پيش گرفتند، اما كفرى توأم با نفاق و پنهان كارى، زيرا تعبير به «ثُمَّ» نشان مىدهد كه
كفر آنها بعد از ايمان صورت گرفته، نه همراه با ايمان كه يكى ظاهرى باشد و ديگر
باطنى، و به اين ترتيب آيه سخن از حجاب ارتداد به ميان آورده است.
و جاى تعجب نيست كه وقتى انسان طعم ايمان را چشيد و نشانههاى حقانيت آيين خدا
را مشاهده كرد اگر راه كفر پيش گيرد، آن هم كفر توأم با نفاق، خداوند بر عقل و فكر
او پرده بيفكند، و بر قلبش مهر نهد.
اگر كسى از اوّل حق را تشخيص نداده ممكن است عذرى داشته باشد، اما هرگاه بعد
از شناخت حق و ايمان آوردن به آن پشت پا زند غالباً دليل بر عناد و لجاجت اوست، و
خداوند نعمت معرفت را از چنين انسانى مىگيرد و حجابى بر قلبش فرو مىافكند.
البتّه هيچ دليلى نداريم كه همه منافقان از آغاز كار بىايمان باشند، بلكه
گروهى هستند كه در آغاز واقعاً ايمان مىآورند همان گونه كه در سوره توبه آيه 74
نيز آمده است: «وَكَفَروُا بَعْدَ اسَلامِهْم؛ آنها بعد از قبول اسلام كافر شدند» و اين ارتداد توأم با
لجاجت حجابى است بر دلها.
بار ديگر تكرار مىكنيم كه اين معنا هرگز دليل بر جبر نخواهد بود، چرا كه
مقدمات آن محروميت از مشاهده حق را خودشان فراهم ساختهاند.