تحليلهاى
فلسفى و كلامى، يا تحليلهاى اخلاقى، بعضى از آيات قرآن را كه در اين زمينه وارد
شده است به عنوان شاهد ذكر مىكند.
روش دوّم
اين است كه ما قبل از هر چيز به گردآورى تمام آياتى كه درباره يك موضوع در سرتاسر
قرآن وارد شده است بپردازيم و بدون پيشداورىهاى قبل اين آيات را در كنار هم چيده
يك و يك تفسير كنيم، و بعد در يك جمعبندى رابطه آنها را با يكديگر در نظر گرفته،
و از مجموع آنها به يك ترسيم كلى دست يابيم.
در اينجا
مفسّر مطلقا از خود چيزى ندارد، و هم چون سايه به دنبال آيات قرآن مىرود، همه چيز
را از قرآن مىفهمد، و تمام همّت او كشف محتواى آيات است، و اگر از كلمات ديگران
حتى از احاديث كمك مىگيرد در مرحله بعد و جداگانه خواهد بود.
در «پيام
قرآن» اين روش را انتخاب كردهايم، در اين كتاب همه جا آيات قرآن كه درباره يك
موضوع وارد شده است در پيشانى بحث قرار گرفته، و تمام مطالب در سايه آن آيات پيش
مىرود، و فكر مىكنيم اين راه بهتر ما را به حقايق قرآنى مىرساند، تا راه اوّل
اتفاقاً اين دو روش در تفسير معمولى (همان تفسيرهاى «ترتيبى» كه به ترتيب آيهها و
سورهها نوشته شده است) نيز وجود دارد گروهى آيات قرآن را بر نظرات خود تطبيق
مىكنند، و گروه ديگرى نظرات خود را تابع آيات قرآن قرار مىدهند، و مسلماً راه
صحيح تفسيرى راه دوّم است.
قرآن
«نور و كتاب مبين» است، قرآن بيانگر همه حقايق مربوط به سعادت
انسانها است «قَدْ جائَكُم مِنَ اللَّه نُورٌ وَ كتابٌ مُبينٌ[1]؛ از سوى خدا نور و كتاب آشكارى به سراغ شما آمد».