مقدمات عبارت است از مبادى و اصول استدلال و به چيزى اطلاق مىشود كه
بحث متكى بر آن است، يا به قضايائى اطلاق مىشود كه جزئى از قياس است و يا به چيزى
اطلاق مىشود كه صحت دليل متوقف بر آن است.
ابن سينا گويد: «مقدمه قولى است كه چيزى را براى چيزى ايجاب، يا چيزى
را از چيزى سلب مىكند و جزء قياس است.» (نجات) در هر قياس اقترانى دو مقدمه وجود
دارد كه در يك حد شريك و در دو حد متفاوتاند. بنا بر اين حدود مقدمات سهتاست: حد
اكبر، حد اوسط و حد اصغر.
مقدمهاى كه حد اكبر در آن است، كبرا ناميده مىشود و مقدمهاى كه حد
اصغر در آن است، صغرا ناميده مىشود.
فرق مقدمه و مبدأ اين است كه مقدمه اعم از مبدأ است.
زيرا مبدأ چيزى است كه مسائل بدون واسطه متوقف بر آن است، اما مقدمه
چيزى است كه مسائل با واسطه يا بىواسطه متوقف بر آن است. (تعريفات جرجانى).
مقدمه غريب «مقدمهايست كه نه بالفعل و نه بالقوه در قياس آمده باشد.
مثل اينكه بگوييم: الف مساوى ك (ب) و ب مساوى ك (ج). اين تساوى به واسطه اين مقدمه
است كه چيزى كه با مساوى شىء مساوى است با خود شىء نيز مساوى است. (تعريفات
جرجانى).
خلاصه مقدمه مبدأ استدلال يا برهان است و يا قطعى است و يا ظنى.
(رجوع كنيد به قياس).
مقدمه (2)
فارسى/ ديباچه
فرانسه/Prolegomenes
انگليسى/Prolegomena
ديباچه عبارت است از سرآغاز يا پيش گفتار يا ذكر خلاصهاى از موضوع
مورد بحث در علوم و نظريات و به چيزى اطلاق مىشود كه در آغاز علوم ذكر مىشود از
قبيل تعيين اسم و عنوان آن و بيان فايده آن و مرتبه و شرف آن و وجه تسميه آن و ...
مقوله
فارسى/ مقوله
فرانسه/Categorie
انگليسى/Category
لاتين/Praedicamentum
مقوله همان محمول [قضيه] است و علت اينكه محمول را مقوله ناميدهاند
اين است كه در قضيه، محمول «مقول» بر موضوع است. جمع اين لفظ مقولات است و مقولات،
اجناس عاليهايست كه بر تمام موجودات احاطه دارد، يا محمولات بنيادىيى است كه بر
هر موضوعى قابل حمل است. تعداد مقولات در فلسفه ارسطو ده عدد است كه عبارت است از:
1- جوهر 2-
اضافه، 3- كم،
4- كيف 5-
مكان (اين) 6- زمان (متى)
7- وضع 8- ملك 9- فعل 0 1- انفعال.
در فلسفه كانت، مقولات، عبارت از تصورات كلى و بنيادىيى است كه
متعلق به عقل نظرى است و صور پيشينى معرفت است كه از طبيعت حكم در صور مختلف آن
ادراك مىشود. و نمودار جهات اساسى تفكر نظرى يا استدلالى است. اين مقولات چهار
نوع است: كم، كيف، اضافه و جهت. هر يك از اين مقولات چهارگانه خود بر سه قسم است
بطورى كه جمعا دوازده مقوله است.
كم: وحدت، كثرت، تماميت، كيف: ايجاب، نفى (سلب)، تحديد (حصر) اضافه: جوهر، علت، مشاركت جهت: امكان، وجود، ضرورت مقولات در فلسفه
رينويه عبارت است از قوانين اوليه و روابط بنيادى كه صورت معرفت را تحديد و حركت
آن را تنظيم مىكند. تعداد مقولات در نظر رينويه با تعداد آنها در نظر كانت متفاوت
است زيرا رينويه دو مقوله زمان و مكان را نيز افزوده است.
متأخران عنوان مقوله را به تصورات كليهاى اطلاق كردهاند كه عقل،
احكام و افكار خود را به آنها باز مىگرداند. حتى بعضى از پيروان فلسفه وجود
انسانى (اگزيستانسياليسم) عنوان «مقولات» را به قوانين بنيادىيى اطلاق كردهاند
كه تعيينكننده صور انفعالات است.