responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 605

تمام محمولات قضاياى صحيح كه داراى موضوع واحد باشد، مفهوم گويند. مثل قضاياى: انسان حيوان است.

انسان ناطق است. انسان ... است.

2- به مجموع صفات ذاتى كه تشكيل‌دهنده حد شى‌ء است، مفهوم و چنين مفهومى را مفهوم حاسم گويند. مثل مفهوم انسان كه مركب از حيوان و ناطق است.

3- به مجموع صفات داخل در يك حد، و صفاتى كه لازم منطقى آن است، مفهوم و آن را مفهوم ضمنى گويند.

4- به مجموع صفاتى كه در ذهن فرد معين يا در ذهن بيشتر افراد جامعه است، و لفظ معينى دال بر آنهاست، مفهوم و آن را مفهوم ذهنى گويند.

5- يكى از معانى مفهوم اين است كه فقط به مجموع صفات مشترك بين افراد يك صنف اطلاق نمى‌شود بلكه به صفات مخصوص قسم معينى از اين صنف نيز به نحو متناوب اطلاق مى‌شود. مثلا مثلث ممكن است حاد الزاويه، منفرج الزاويه و قائم الزاويه باشد. و حيوان مهره‌دار ممكن است پستاندار، پرنده، ماهى، خزنده و قورباغه باشد. چنين مفهومى را مفهوم برجسته گويند. مقصود از برجسته اين است كه مثلا مفهوم مهره‌دار بناچار بايد داراى يكى از صفات مذكور باشد.

6- نامفهوم چيزى است كه درك نمى‌شود يا چيزى است كه انسان آن را مى‌پذيرد اما معنى آن را درك نمى‌كند برخلاف نامعقول كه انسان آن را نه مى‌پذيرد و نه معنى آن را درك مى‌كند زيرا نامعقول مترادف متناقض است.

(فرهنگ لالاند).

مقارنت‌

فارسى/ مقايسه‌

فرانسه/Comparaison

انگليسى/Comparison

لاتين/Comparatio

مقايسه يك عمل ذهنى است كه توسط شى‌ء رابطى موضوعى را به موضوع ديگرى ربط مى‌دهد تا ذهن از ابهام و اختلافى كه بين آن دو موضوع وجود دارد، خلاص شود. ربط دادن موضوعات شامل دو يا چند موضوع مى‌شود. كندياك و پيروان او لفظ مقايسه را به معنى آگاهى از دو موضوع در زمان واحد، به كار برده‌اند. كندياك گويد: ما مى‌توانيم از دو موضع در زمان واحد، آگاه شويم: زيرا در چنين حالتى ما به جاى يك احساس از دو احساس آگاهى داريم. بنا بر اين مقايسه چيزى جز ادراك مركب نيست.

(الطريق) المقارنة

فارسى/ (روش) مقايسه‌

فرانسه/Methode Comparative

روش مقايسه روشى است كه صورت‌هاى مختلف صنف معينى از پديدارها، يا نوع معينى از موجودات، يا عضو معينى يا كار معينى را با يكديگر مقايسه مى‌كند. روش مقايسه يكى از ابزارهاى نمونه در روش جامعه‌شناسى است و دوركهيم كه اين روش را در تحقيق از پديدارهاى اجتماعى به كار برده است، گويد: «روش مقايسه از ابزارهاى نمونه و عالى در روش اصالت اجتماعيات است. نسبت تاريخ به جامعه‌شناسى، مثل نسبت قواعد و دستور زبان يونانى يا لاتينى يا فرانسه به دستور زبان جديد موسوم به دستور زبان مقايسه‌اى است.» هر علمى كه روش مقايسه را به كار برد، علم مقايسه‌اى است مثلا تشريح مقايسه‌اى، و روانشناسى مقايسه‌اى.

(القضية) المقارنة

فارسى/ (قضيه) قياسى‌

فرانسه/Comparative )proposition(

انگليسى/Comparative )proposition(

قضيه قياسى در منطق قضيه‌ايست كه دلالت مى‌كند بر اينكه يك موضوع، از طريق حمل يكى از صفات بر آن، به يك درجه بزرگ‌تر يا كوچك‌تر از حمل آن بر موضوع ديگر، متمايز مى‌شود. قضيه قياسى مركب از دو قضيه است. مثل اين قضيه كه «درد بزرگترين شرور است» اين قضيه شامل دو قضيه است: اول قضيه: «درد شر است» دوم قضيه: «اين شر بزرگترين شرور است.» اثبات قضيه قياسى مستلزم اثبات اجزاء آن است.

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 605
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست