responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 689

متشابهات كتاب

آيات فاقد معانى روشن و قابل حمل بر وجوه مختلف

متشابهات كتاب، مقابل محكماتِ كتاب مى باشد. متشابه در لغت، به چيزى گفته مى شود كه قسمت هاى مختلف آن به يك ديگر شباهت دارد، و در اصطلاح، كلامى است كه داراى نوعى ابهام مى باشد; به بيان ديگر، به آياتى كه دلالت آنها بر معانى روشن نباشد، به گونه اى كه وجوه مختلف و گوناگونى در آن راه داشته باشد، متشابه گويند.

اين گونه موارد به بررسى عميق نياز دارد و چه بسا آن را بايد به محكمات ارجاع داد، مانند آيه كريمه: (وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء...1 كه كلمه «قرء» در فرهنگ لغت عرب داراى دو معناى متضاد است: يكى «حيض» و ديگرى «طهر»، يا مانند آيه: (أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ)...،2 كه مراد از كسى كه مى تواند عقد نمايد، وليّ يا زوج او است.

و يا مانند آيه: ... (فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً)3 كه مراد از كلمه «صعيد»، يا مطلق روى زمين است يا خاك خالص.

در قرآن مجيد آمده است:

(هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ)...[4]

ميان اصوليون و مفسران بحث است كه كدام آيات از محكمات قرآن و كدام آيات از متشابهات آن مى باشد; برخى مانند مرحوم «شيخ انصارى» گفته اند: نصوص و ظواهر قرآن جزء محكمات، و بقيه از متشابهات مى باشد.

نكته:

تشابه داراى اسبابى است، از جمله: اشتراك لفظى (مانند كلمه «قرء» در آيه ياد شده)، اشتراك معنوى (مانند آيه: (جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ،5 كه رجل، بين افراد متفاوت مشترك است) و مردد بودن مرجع ضمير يا موصوف و يا جمله موصول، مانند: (أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ).

نيز ر.ك: اسباب اجمال.


[1]بقرة (2)، آيه 228

[2]بقرة (2)، آيه 237

[3]آل عمران (3)، آيه 7

[4]مائدة (5)، آيه 6

[5]مائدة (5)، آيه 28

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص 24.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 228.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 394.

مغنيه، محمد جواد، علم اصول الفقه فى ثوبه الجديد، ص 223.

جناتى، محمد ابراهيم، منابع اجتهاد (از ديدگاه مذاهب اسلامى)، ص (20-15).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص (326-325).

متشابه قرآن

ر.ك: متشابهات كتاب

متعارضين

ر.ك: دليلين متعارضين

متعلقات احكام

ر.ك: متعلق حكم

متعلق اراده

ر.ك: مراد

متعلق اوامر

افعال مورد تعلق اوامر شرعى و مطلوب شارع

متعلق اوامر، به معناى افعالى است كه امر، به آنها تعلق گرفته و انجام آنها در خارج، از مكلف خواسته شده است، مانند: نماز خواندن در «اقيموا الصلوة» و روزه گرفتن در «كتب عليكم الصيام».

در ميان اصولى ها، بحث است كه آيا اوامر، به طبايع متعلق است يا به افراد; به بيان ديگر، وقتى مولا مى گويد: «اقيموا الصلوة»، امر او، به طبيعت «صلات» متعلق مى شود يا به افراد.

در اين باره ديدگاه هايى وجود دارد:

1. برخى از اصوليون، مانند مرحوم «آخوند خراسانى» در كفايه، معتقدند امر مولا، به ايجاد طبيعت تعلق مى گيرد; براى مثال، مولا به عبد خود امر مى كند كه آن مأموربه (طبيعت) را در خارج محقق نمايد;

2. امر و طلب، به نفس طبيعت تعلق مى گيرد، بدون اين كه وجود، واسطه باشد;

3. طلب، به نفس طبيعت متعلق است، اما غرض مولا از تعلق طلب به طبيعت، وجود طبيعت است;

4. طلب، به ايجاد طبيعت همراه با خصوصيات فردى تعلق مى گيرد;

[5]امر و طلب، به طور مستقيم» به «وجود» طبيعت تعلق مى گيرد

نيز ر.ك: امر به طبيعت.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ص 342.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 171.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 2، ص 479.

متعلق تكليف

فعل مورد تعلق تكليف شارع

متعلق تكليف، عبارت است از فعلى كه شارع، انجام يا ترك آن را از مكلف خواسته است; براى مثال، در «كتب عليكم الصيام»1 تكليف، وجوب بوده و متعلق آن، روزه گرفتن است.

در كتاب «دروس فى علم الاصول» آمده است:

«عرفنا ان وجوب الصوم مثلا، موضوعه مؤلَف من عدة عناصر تتوقف عليها فعلية الوجوب... و اما متعلق هذا الوجوب فهو الفعل

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 689
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست