responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 157

استحقاق ثواب

صلاحيت شخص براى دريافت ثواب، به سبب التزام به اوامر و نواهى

استحقاق ثواب به معناى حكم عقل و عقلا به شايستگى شخص براى دريافت ثواب مى باشد; يعنى شايسته است از نفعى همراه با تعظيم و بزرگ داشت بهره مند گردد.

سبب استحقاق ثواب، انجام واجبات، مستحبات و امور نيك و پسنديده و اجتناب از امور ناپسند و قبيح است، زيرا شخص با انجام تكليفى كه مولا متوجه او نموده است به مشقت و سختى مى افتد و چون خداوند بى غرض كارى انجام نمى دهد، عقل حكم مى كند كه غرض از آن يا ضرر رساندن به مكلف است يا نفع رساندن به او; احتمال اولى منتفى است، زيرا ظلم است و خداوند ظلم نمى كند، در نتيجه، غرض از تكليف، نفع رساندن به مكلف است و شخص با اداى تكليف مستحق ثواب مى گردد.

در اين كه آيان انجام واجب غيرى نيز هم چون انجام واجب نفسى باعث استحقاق ثواب مى گردد يا نه اختلاف است[1]


[1]طباطبايى قمى، تقى، آراؤنا فى اصول الفقه، ج 1، ص 158

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 298 و 138.

رشتى، حبيب الله بن محمد على، بدايع الافكار، ص (332-329).

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص (146-145).

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 3، ص 50.

استحقاق ذم

صلاحيت شخص براى نكوهش، به سبب عدم التزام به اوامر و نواهى

استحقاق ذم به معناى حكم عقل و عقلا به صلاحيت شخص براى نكوهش مى باشد; يعنى شخصى به خاطر انجام امورى كه نزد عقل و عقلا نامطلوب و نكوهيده است، مانند ظلم كردن، سزاوار نكوهش مى گردد.

ذم در لغت، به معناى نكوهيدن، و در اصطلاح، به معناى سخنى است كه بر پايين بودن مقام و رتبه شخص مذموم در نزد نكوهش كننده دلالت مى كند.

سبب استحقاق ذم، انجام فعل قبيح و ناپسند و اخلال به واجبات است.

نكته اول:

در اين كه متجرى، به خاطر نيت خود مستحق ذم است، اختلافى نيست، ولى در اين كه علاوه بر آن، مستحق عقوبت نيز مى باشد، اختلاف است.

نكته دوم:

برخى معتقدند استحقاق ذم يا عين استحقاق عقاب است يا ملازم آن[1]


[1]مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 228

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص (146-145).

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 2، ص 167.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 2، ص (83-82).

رشتى، حبيب الله بن محمد على، بدايع الافكار، ص 329.

اصفهانى، محمد تقى بن عبد الرحيم، هداية المسترشدين فى شرح معالم الدين، ص 192.

استحقاق شرعى ثواب

حكم شرع به صلاحيت شخص براى دريافت پاداش، به سبب التزام به اوامر و نواهى

استحقاق شرعى ثواب، مقابل استحقاق عقلى ثواب بوده و به معناى حكم شرع و شارع به سزاوارى شخص مطيع نسبت به مدح و پاداش مى باشد.

اين حكم از طريق آيات و روايات قابل دست رسى است، مانند اين كه خداوند فرموده است:

(أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِل); «من عمل صحيح صاحب عملى از شما را تباه نمى كنم...»[1]

و نيز فرموده است:

(وَ مَنْ يُطِعِ الله وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنّات تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ); «و هر كس خدا و پيامبر او را فرمان برد، وى را به باغ هايى كه از زير ]درختان[ آن نهرهايى روان است وارد مى كند»[2]


[1]آل عمران (3)، آيه 195

[2]فتح (48)، آيه 17

رشتى، حبيب الله بن محمد على، بدايع الافكار، ص 329.

استحقاق عقاب

صلاحيت عقوبت شدن - رنج همراه با اهانت - به سبب عدم التزام به اوامر و نواهى

استحقاق عقاب به معناى حكم عقل و عقلا است به اين كه شخص عاصى سزاوار عقاب - رنج و ضرر همراه با استخفاف و اهانت - مى باشد.

سبب استحقاق عقاب، انجام اعمال ناپسند است، زيرا در معاصى واقعى، علتى وجود دارد كه به نظر عقل و عقلا ملاك استحقاق عقوبت است، كه از آن به «مخالفت با امر مولوى» مخالفت با اوامر و نواهى مولا از روى علم، عمد و اختيار تعبير مى كنند.

نكته اول:

در اين كه آيا استحقاق عقوبت در تجرى ثابت است يا نه، اختلاف وجود دارد; مرحوم «آخوند خراسانى» در كفاية و مرحوم محقق اصفهانى» در حاشيه كفايه، به استحقاق عقوبت

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست